بررسی نقش و جایگاه سازمانهای مردمنهاد درتوسعه روستا
بررسی نقش و جایگاه سازمانهای مردمنهاد درتوسعه روستا
مهدی درزی نیا * زهرا امیری
نواحی روستایی در کشورهای جهان سوم با اختصاص سهم قابل توجهی از تولید ناخالص ملی، اشتغال، تأمین نیازهای غذایی و تأمین ارز، و نیز محل سکونت جمعیت قابل توجهی از مردم، یک بخش مهم و برجسته در توسعه کشورها محسوب میشود
امروزه یکی از راهبردهای موثر جهت توسعه همه جانبه و خودپایدار این نواحی، استفاده از مشارکت و توانمندی های مردم بخصوص روستاییان برای عمران و توسعه مناطق روستایی در تمام ابعاد آن است که مهمترین ابزار اصلی نیل به این مقصود را میتوان در تشکیل نهادهای سازماندهی شده غیردولتی (NGOs) دانست، که بر اساس نیاز و توانایی گروههای مختلف ساکن روستا، در موضوعات متنوع و ضروری محیط بومی و محلی، جهت اجرای برنامههای توسعهای روستاها ایجاد میگردد. در گذشته دور در ایران نیز، تشکلهایی مشابه، با ساختار سنتی ایجاد شده بودند که برای حل بسیاری از مشکلات روستائیان، فعالیت میکردند که این نهادها به شکل سنتی خود امروزه کارایی چندانی ندارند. در این پژوهش بر ضرورت این امر تاکید شده است که جهت احیا و توسعه همه جانبه روستاها نیازمند تشکلهای داوطلبانه و مردمی هستیم که با شور و اشتیاق و خودآگاهی بومی، در کنار دولت و بخش خصوصی بتوانند برای توسعه مناطق روستایی گامهای موثر و سازندهای بردارند.
مقدمه
امروزه توسعه به عنوان یک فرآیند، مهم ترین بحث کشورها، بویژه کشورهای در حال توسعه است. تحقق پیشرفت و توسعه کشورها نیز مستلزم بهره گیری از استعداد و توان و حضور فعالانه مردم و مشارکت آنها در مراحل توسعه است؛ به طوریکه توسعه و مشارکت را اموری در هم تنیده دانستهاند، و فرآیند توسعه وقتی با ثبات و موفقیت همراه میدانند که با افزایش مشارکت مردم توأم باشد (مقنی زاده، 1380).
در این زمینه اگر چه نهادها و و تشکلهای مختلف وجود دارد، ولی مهم ترین و اصلی ترین شیوه بهره گیری از مشارکت فعال و همه جانبه مردم در روند توسعه، سازمانهای غیر دولتی هستند که به عنوان بخش سوم (Third Sector) در کنار بخش خصوصی (بازار) و دولت (عمومی) در اداره جامعه (شکل-1) نقش دارند (رضوانی، 1384).
سازمانهای غیردولتی در سراسر جهان گسترش چشمگیری یافتهاند، آنها مشارکت افراد جامعه را در فرآیند توسعه تقویت می کنند (سعیدی، 1381). اهداف و کارکردهای گوناگون این سازمانها و تعهد و پافشاری آنان در دستیابی به آنچه که به عنوان اهداف خود برگزیدهاند، دولتها را بر آن داشته است که با اعتقاد به توانمندی و اثر بخشی سازمانهای غیر دولتی و درک نقش و جایگاه آنها، بخشهایی از مسئوولیتهای خود را خواسته یا ناخواسته به سازمانهای غیر دولتی واگذار کنند. در این جهت سازمانهای غیر دولتی به مثابه روشهای جدیدی برای جلب مشارکت مردم در تعیین سرنوشت خویش اهمیت یافتهاند. این سازمانها با نقش واسطهای خود میان مردم و دولت حوزه هایی از عرصه عمومی را در حیات اجتماعی جوامع تعریف کردهاند (قلفی،1384).این سازمانها، در عرصه های اقتصادی و اجتماعی، به سبب فارغ بودن از بوروکراسی پیچیده بخش دولتی و منفعت طلبی بخش خصوصی، این امکان را فراهم ساخته تا در زمینه هایی چون مبارزه با فقر و گرسنگی، حفاظت از محیط زیست، جنگلداری، افزایش آگاهیهای عمومی، رفاه، بهداشت جامعه و خانواده، توجه به امور زنان و کودکان، کاهش آسیب های اجتماعی و…..، موفق تر از بخش های خصوصی و دولتی عمل نمایند. (محمدی،1383).
امروزه اهمیت توسعه روستایی و نقش حیاتی آن در پیشبرد و توسعه کشورها، بویژه کشورهای در حال رشد، بر هیچکس پوشیده نیست. تا کنون به منظور دستیابی کشورهای در حال رشد به توسعه روستایی و کشاورزی، استراتژهای متفاوت و در مقاطع زمانی مختلف طرح و اجرا شده؛ که در غالب موارد نتوانسته اهداف توسعه را در این کشورها محقق سازد. یکی از مهم ترین دلایل عدم موفقیت در این راستا، عدم توجه به فعالسازی سرمایه های اجتماعی، توسعه منابع انسانی و توسعه مشارکتهای جمعی و مردمی در میان روستائیان و کشاورزان بوده است (امیرانی و ظریفیان، 1382)؛ که سازمانهای غیر دولتی به عنوان نهادهای مردم محور و مشارکتگرا می تواند نقش مهم و کلیدی را در این زمینه ایفا نمایند.
این تحقیق یک پژوهش کتابخانهای و اسنادی است که منا بع اطلاعاتی آن از منابع موجود در ذخایر انتشاراتی و مقاله های موجود در این زمینه تهیه وتدوین شده است، و بخش کوچکی از آن با برداشتها و تحلیلهای شخصی تلفیق و ادغام شده است.
- لینک منبع
تاریخ: یکشنبه , 08 مرداد 1402 (19:14)
- گزارش تخلف مطلب