رفتارگرایی و کاربرد آن در آموزش و پرورش
رفتارگرایی، مکتبی در روانشناسی است که اعتقاد دارد برایِ شناختِ یک موجودِ زنده، نیازی به بررسی حالتهایِ درونیِ او (مثلِ فکر کردن) نیست و تنها بررسیِ محرکهای خارجی و رفتارهایِ بیرونیِ آن موجود (همانندِ گریه کردن) کافی است. این مکتب، در نیمهیِ ابتداییِ قرنِ 20م، یکی از تأثیرگذارترین قطبهایِ روانشناسیِ جهان بود و علاوه بر آن، بر فلسفه ذهن، زبانشناسی و فلسفه علمِ آن دوران نیز تأثیری بسیار عمیق و ژرف گذاشته بود.[1] رفتارگرایی، گرایشی در فلسفهاست که تمایل دارد همیشه، به جایِ آنکه فکرها و حالتهایِ ذهنیِ ما را بررسی کند، آن رفتارهایی را بررسی کند که به دنبالِ فکرهایِ ما میآیند. از دیدگاهِ این گرایش، نمیتوان بینِ دو فکرِ مختلف، تفاوتی قائل شد، مگر آنکه در رفتاری که به دنبالِ آن فکرها میآید، تفاوتی وجود داشته باشد. در تعریفِ دقیقتر، رفتارگرایان، سه ادعایِ زیر را درباره حالتهایِ ذهنی، پیشنهاد میکنند:
* روانشناسی، علمِ رفتار است. روانشناسی، علمِ ذهن (و حالتهایِ ذهنی) نیست.
- ادامه مطلب
تاریخ: دوشنبه , 09 مرداد 1402 (14:29)
- گزارش تخلف مطلب