امروز پنجشنبه 20 اردیبهشت 1403 http://bitcoin.cloob24.com
0

رفتارگرایی، مکتبی در روان‌شناسی است که اعتقاد دارد برایِ شناختِ یک موجودِ زنده، نیازی به بررسی حالت‌هایِ درونیِ او (مثلِ فکر کردن) نیست و تنها بررسیِ محرک‌های خارجی و رفتارهایِ بیرونیِ آن موجود (همانندِ گریه کردن) کافی است. این مکتب، در نیمه‌یِ ابتداییِ قرنِ 20م، یکی از تأثیرگذارترین قطب‌هایِ روان‌شناسیِ جهان بود و علاوه بر آن، بر فلسفه ذهن، زبان‌شناسی و فلسفه علمِ آن دوران نیز تأثیری بسیار عمیق و ژرف گذاشته بود.[1] رفتارگرایی، گرایشی در فلسفه‌است که تمایل دارد همیشه، به جایِ آن‌که فکرها و حالت‌هایِ ذهنیِ ما را بررسی کند، آن رفتارهایی را بررسی کند که به دنبالِ فکرهایِ ما می‌آیند. از دیدگاهِ این گرایش، نمی‌توان بینِ دو فکرِ مختلف، تفاوتی قائل شد، مگر آن‌که در رفتاری که به دنبالِ آن فکرها می‌آید، تفاوتی وجود داشته باشد. در تعریفِ دقیق‌تر، رفتارگرایان، سه ادعایِ زیر را درباره حالت‌هایِ ذهنی، پیشنهاد می‌کنند:
* روان‌شناسی، علمِ رفتار است. روان‌شناسی، علمِ ذهن (و حالت‌هایِ ذهنی) نیست.

0

بیان مسئله:

پیشرفت سریع و توأم با جهش های بلند در علوم و تکنولوژی در نیمه دوم سده اخیر وظیفه سنگینی در مقایسه با دوره های گذشته بر دوش همه مسئولان اجتماعی در سطح تصمیم گیری به ویژه به عهده مسئولان آموزش و پرورش کشور قرار داده است. بنابراین برنامه ریزی در زمینه آموزش و پرورش از نظر زمانی به روز، ماه و سال محدود نمی شود، بلکه علاوه بر چاره اندیشی برای مسائل روز همیشه باید آینده را مورد توجه قرار داد و از آنجا که تحولات جنبه های مختلف زندگی جوامع بشری با سرعتی شگفت انگیز در حال توسعه و تغییرند و این تحولات دانشهای جدیدی را مطرح می سازد که نیازهای جدیدی را نیز برای انسانها در بر می گیرد، بنابراین آموزش باید با سرعت و کیفیت بیشتر انجام شود. به همین دلیل بسیاری از روانشناسان برای ایجاد پیشرفت علوم و فنون دانش های جدید تکنولوژی آموزشی و استفاده از وسایل و مواد کمک آموزشی را توصیه می کنند چرا که تکنولوژی آموزشی در مباحث تربیتی به بهره گیری از سرعت، دقّت و سهولت در امر آموزش و یادگیری می گردد. آموزش مستلزم تمرین و یادگیری است و تکنولوژی، کاربرد موثر وسایل کمک آموزشی است و تکنیک های مختلف زمانی به مدارس ما راه خواهند یافت که معلمان به آن آشنا و معتقد شوند و به اعتقاد خود عمل کنند. زیرا استفاده بهینه و کسب مهارت در هر کاری مستلزم استفاده و به اجرا گذاشتن آن امر می باشد. استفاده از وسایل کمک آموزشی موجب می شود که دانش آموزان از همه حواسّ خود جهت یادگیری مطالب استفاده کنند چرا که وسایل کمک آموزشی اساس قابل لمس را برای تفکّر و ساختن مفاهیم فراهم می سازد و در نتیجه از میزان عکس العمل گفتاری دانش آموزان می کاهد. امروزه مسئولان آموزش و پرورش و معلّمان باتجربه در کنار هم ضرورت شناخت و استفاده وسایل و مواد کمک آموزشی را بیش از هر زمان دیگر درک و احساس کرده اند. تا جامعه فردا به سعادت بیشتر دست یابد. بنا به اهمیّت وسایل و مواد کمک آموزشی و مقایسه آن با انتظاراتی که از به کارگیری این وسایل در جریان تدریس می رود، این تحقیق در پی آن است که دریابد وضعیت موجود کاربرد مواد و وسایل کمک آموزشی در دانش آموزان راهنمایی چگونه است؟

0
چکیده:

آموزش و پرورش از مهمترین نهادهای اجتماعی می باشد. در واقع،کیفیت فعالیت سایر نهادهای اجتماعی تا اندازه زیادی به چگونگی عملکرد آموزش و پرورش بستگی دارد. کیفیت در حال حاضر یکی از محورهای اصلی همه مباحث آموزشی است و ارتقای آن مهمترین وظیفه وزارت آموزش و پرورش است. منظور از آموزش و پرورش در نوشتار حاضر همان آموزش و پرورش رسمی ای است که از دوره ابتدایی شروع و با اتمام دوره متوسطه به پایان می رسد و نهاد آموزش و پرورش کشور وظیفه اجرای آن را برعهده دارد. مفهوم کیفیت آموزشی شامل 4 بعد است که عبارتند از:کارکردها و فعالیتهای مدرسه از قبیل فرایند یاددهی- یادگیری دانش آموزان؛ معلمان و دست اندرکاران آموزشی؛دانش آموزان و مخاطبین؛ امکانات و تجهیزات آموزشی.

مشکلات اساسی آموزش و پرورش را می توان در دو گروه کلی (1- مشکلات بیرونی 2- مشکلات درونی) طبقه بندی کرد. از جمله مشکلات بیرونی نظام آموزشی می توان به متکی بودن هزینه های تعلیم و تربیت به دولت و افزایش سطح توقعات مردم برای مطالبه آن، پایین بودن حقوق و دستمزد معلمان، کمبود منابع مالی برای ساخت، تجهیز و اداره مدارس و پیچیدگی روشهای جلب مشارکت مردم در امور تعلیم و تربیت اشاره کرد. و در طبقه مشکلات درونی نظام آموزشی می توان به مواردی همچون روشهای فعلی گزینش، جذب، تربیت و نگهداشتن نیروی انسانی شاغل در آموزش و پرورش، ناکارآمدی نظام انتخاب مدیران به ویژه در سطح ادارات آموزش و پرورش (اعم از ستادی، استانی و منطقه ای)، عدم پویایی در مدیریت آموزشگاه ها، ناکارآمدی نظام کنترل، نظارت و ارزشیابی، کم اثربخش بودن برنامه های درسی موجود، پایین بودن سواد علمی معلمان و عدم انگیزه و علاقه آنها برای تدریس فعال در کلاسهای درس، نبودن عشق به آموختن، محبت و روابط انسانی و صمیمی بین کادر مدیریت مدارس، معلمان و دانش آموزان اشاره کرد. در نوشتار حاضر راهکارهایی جهت حل مشکلات کنونی نظام آموزشی و ارتقای کیفیت آن ارائه شده است. در بخش راهکارهای درون سازمانی، 21 راهکار ارائه شده است که آموزش و پرورش می تواند با تکیه بر مدیریت کارآمد و موثر آنها را اجرایی کرده و موجب ارتقای کیفیت خدمات آموزشی و پرورشی گردد. و در بخش راهکارهای برون سازمانی 9 راهکار ارائه گردیده است که نظام آموزشی می تواند با تعامل سازنده و دوجانبه با سایر نهادهای اجتماعی از جمله وزارتخانه های بهداشت، آموزش عالی و ورزش و جوانان آنها را اجرایی نماید.

0

آدام اسمیت نخستین کسی است که درباره رابطه اقتصاد وتعلیم وتربیت بحث کرده ومتذکر شده است که نظام آموزشی، پایه حکومت شایسته ونیز پایه فعالیت وپیشرفت اقتصادی است. دیویدریکاردو وتوماس مالتوس نیز در آثار خود ضمن اشاره به تاثیر تعلیم وتربیت دررفاه اقتصادی مردم، نقش تعلیم وتربیت را در پیشرفت اقتصادی جوامع برجسته تر مطرح کرده اند.

تئودرو شولتز اقتصاددان آمریکایی دراوایل دهه 1960 نظریه سرمایه انسانی را مطرح کرد. وی ادعا کرد که افزایش درآمد سرانه کارگران، ناشی ازسرمایه گذاری در انسان است وسرمایه گذاری درانسان،یعنی سرمایه گذاری در آموزش وپرورش.

طرفداران نظریه سرمایه انسانی براین باوربودند افرادی که سطح تحصیلات بیشتری دارند، از دریافت درآمدهای بالاتری برخوردار خواهند بود واین بالا بودن درآمد، به سبب بالا بودن بهره وری آنان است وافزایش بهره وری، موجب رشد اقتصادی ودر نهایت منجر به توسعه جوامع می شود.