تعریف برنامه درسی از نظر صاحبنظران تعلیم و تربیت
دال معتقد است: برنامه درسی فرایندی است رسمی یا غیر رسمی که از طریق آن، یادگیرنده با نظارت مدرسه، معلوماتی را کسب می کند و شیوه درک آنها را در می یابد، مهارتهایی را فرا می گیرد و نگرش، ارزشگذاری و ارزشها را تغییر می دهد.(شریعتمداری، 1375، ص5 و6)
اصطلاح برنامه درسی از نظر لغت شناسی،ریشه در واژه لاتین currere دارد که به معنای میدان مسابقه یا میدانی برای دویدن است.
از تعریف بالا روشن می شود که: برنامه های درسی همچون میدان مسابقه که آغاز و پایان مشخص و تعریف شده دارد مستلزم آغاز، پایان و مسیر کاملاً مشخص و از پیش تعریف شده ای است.
دومین ویژگی قابل استنباط از واژه برنامه درسی – با عنایت به ریشه لغوی – عبارت است از همچون موانعی که در مسیر مسابقه فراهم شده است و عبور از آنها به طوری فزاینده دشوار تر می شود، برنامه های درسی نیز به طوری پیش رونده، دشوارتر می شوند. (مهر محمدی، 1388، ص 11)
از نظر گود (1959) برنامه درسی عبارت از یک برنامه کلی و عمومی در ارتباط با محتوای آموزشی که توسط مدارس به دانش آموزان ارائه می گردد تا در سایه آن یادگیرندگان قادر شوند صلاحیت های لازم را در خود بوجود آورده و برای ورود به حوزه های فنی و حرفه ای خاص آماده شوند.
هیلدا تابا معتقد است برنامه درسی برنامه ای است برای یادگیری و فرآیند برنامه ریزی درسی مستلزم پیمودن مراحلی نظیر سنجش نیازها، تدوین هدفها، انتخاب و سازماندهی محتوا و نیز تجربیات یادگیری، اجراء و ارزشیابی می باشد.
اش معتقد است که برنامه درسی برنامه ای است مشتمل بر پنج مؤلفه پذیرفته شده زیر:
1- چارچوبی از فرضیات درباره یادگیرنده و جامعه
2- مقاصد و اهداف
3- محتوا و موضوعات درسی
4- شیوه های اجراء نظیر اجرا و اداره محیط یادگیری
5- ارزشیابی
برنامه درسی، در واقع همان برنامه آموزشی پیشنهادی است که بیانگر کشاندن یادگیرنده به سویی است که برای رشد وی ترجیح داده شده است و تکیه بر نظام ارزش ها دارد و برنامه درسی وسیله ای برای رسیدن به آرمانها، تحقق هدفها، و انجام دادن مقاصد تربیتی است. (تقی پور ظهیر علی مقدمه ای بر برنامه ریزی آموزشی و درسی انتشارات آگه. 1385)
ازنظر آیزنر" برنامه درسی یک مدرسه، یا یک درس یا یک کلاس درس را می توان مجموعه ای از وقایع از قبل پیش بینی شده دانست که به قصد دستیابی به نتایج آموزشی – تربیتی، برای یک یا بیش از یک دانش آموز در نظر گرفته شده اند." او چهار ویژگی برای تعریف خود ذکر می کند. این عبارتند از:
- برنامه درسی تنها یک واقعه نیست و اغلب باید مجموعه ای از تدابیر و وقایع را در بر گیرد.
- برنامه درسی بنا به ضرورت با فعالیت برنامه ریزی همراه است، هر چند که این تصمیمها می تواند به شکل منعطف و غیر قطعی باشد.
- قصد برنامه ریزان، یا ماهیت سند برنامه درسی، باید آموزشی – تربیتی باشد. یعنی ریشه در یک چهارچوب ارزشی یا اندیشه تربیتی خاص داشته باشد.
- برنامه درسی با نتایج یادگیری سر و کار دارد، و نه تنها با هدفهای از پیش تعیین شده. چرا که نتایج – در مقام ارزشیابی – می تواند در برگیرنده مواردی به جز هدفها و نتایج قصد شده باشد و افراد مختلف ممکن است به شکلهای مختلف تحت تاثیر مجموعه تدابیر از پیش تعیین شده قرار گیرند. (مهر محمدی، محمد،1389،ص 13)
بوشامپ (Beauchamp) معتقد است برنامه درسی می تواند معانی گوناگون داشته باشد و این معانی تنها در لفظ با یکدیگر شریک اند. هر یک از معانی برنامه درسی، طبعاً تعریفی خاص را ایجاب می کند. وی سه معنا برای برنامه درسی مطرح می کند و در پرسش از اینکه برنامه درسی چیست معتقد است ابتدا باید مشخص شود کدامیک از معانی برنامه درسی مورد نظر است.
نخستین معنای برنامه درسی، همان معنای برنامه درسی بعنوان یک سند مکتوب یا یک برنامه درسی است. دومین معنای برنامه درسی، نظام برنامه ریزی درسی یا مهندسی برنامه درسی است که شامل اجزای سه گانه تولید یا تدوین، اجرا و ارزشیابی از برنامه است. سومین معنای برنامه درسی، قلمرو مطالعاتی است که همچون هر قلمرو علمی دیگر، ابعاد، موضوعات، وسعت مفهومی خاص یا ساختار محتوایی دارد.
- لینک منبع
تاریخ: دوشنبه , 09 مرداد 1402 (15:59)
- گزارش تخلف مطلب