امروز شنبه 08 اردیبهشت 1403 http://bitcoin.cloob24.com
0

عوامل شخصیتی موثر در ناسازگاری همسران در حال طلاق

پیشینه تحقیق

سید محمد علی حسینی فرد، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه تهران در پایان نامه خود با عنوان نقش عوامل شخصیتی در طلاق به بررسی این موضوع پرداخته و به نتایج زیر دست یافته است:

الف: دلایل احتمالی از هم گسیختگی زندگی زناشویی از طریق طلاق، تقریبا بی شمارند زیرا پیوند زناشویی دو شخصیت منحصر به فرد با دو زمینه متفاوت را برای زندگی در زیر یک سقف گردهم می آورد. شاید مهمترین دلیل طلاق این باشد که پیش از ازدواج، یک طرف زناشویی از طرف دیگر چشمداشت های بیش از حدی دارد. این چشمداشت ها عبارتند از: منزلت اجتماعی، رابطه جنسی، اشتهار، سلامت جسمانی، امنیت شغلی و نقشی که یک فرد از همسرش انتظار دارد.

در جوامع امروزی عشق و علاقه پرشور یکی از عوامل مهم زندگی زناشویی به شمار می آید. پیش از ازدواج یک زوج معتقدند تا زمانی که عشق شان به همدیگر فروکش نکند، بر هر مشکلی می توان فائق آمد. آنها بزودی تشخیص می دهند که آتش عشق پیشین شان فروکش کرده و برای حل مسائل شان باید راه های عملی تری را در پیش بگیرند.

حمید رضا محمد زاده  ، دانشجوی کارشناسی روانشناسی دانشگاه شیراز در پایان نامه خود با عنوان شخصیت و طلاق،  به بررسی این موضوع پرداخته و به نتایج زیر دست یافته است:

الف: پدید آمدن اختلاف در سال‏های نخستین زندگی مشترک، به جهت نداشتن آشنایی کافی از یکدیگر و ناهمسانی شخصیت افراد با هم، امری عادی و طبیعی است. در این میان، وظیفه مهم زن و شوهر یادگیری چگونگی پذیرش این تفاوت‏ها و برخورد صبورانه و همراه با درک مقابل است. اسلام و بزرگان دین، همواره زوج‏های جوان را به سازگاری و هم‏زیستی سالم و روبه رشد فرا می‏خوانند. امام خمینی رحمه‏الله در سفارشی به عروس و دامادها می‏فرماید: «بروید با هم بسازید.» نیز از نظر مقام معظم رهبری:

سازگاری چیزی نیست که خودش به طور طبیعی انجام گیرد، بلکه اراده هر دو زوج در آن دخالت مستقیم دارد. به این معنا که آن دو باید تا حد ممکن با هر وضعیتی که هست و پیش آمده، بسازند. درست است که عادت‏ها و فرهنگ‏ها ممکن است متفاوت باشد، ولی بهره‏گیری از عنصر گذشت، محبت و کوتاه آمدن، می‏تواند دل‏ها را به هم نزدیک و پیوندها را مستحکم کند. اسلام نه تنها بر سازگاری زن، بلکه بر سازگاری مرد نیز سفارش کرده است تا این‏چنین، زندگی خانوادگی به صورت سالم، کامل، آرام و توأم با عشق متقابل اداره شود.

پیامبر گرامی اسلام درباره نیکو مدارا کردن می‏فرماید: «مدارا کردن با مردم، نصف ایمان است و نرمی و مهربانی کردن با آنان، نصف زندگی است».

لیلا رستمی  ، دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی دانشگاه تهران  در پایان نامه خود با عنوان نقش طلاق بر وضعیت روحی زنان ،  به بررسی این موضوع پرداخته و به نتایج زیر دست یافته است:

الف:  طلاق از آنجا که باعث فروپاشی خانواده می شود، مشکلات عاطفی و روانی بسیاری چه برای زوجین و چه برای فرزندان به وجود می آؤرد و به عنوان یک آسیب اجتماعی در جامعه‌ در حال گذار ایران اهمیت بسیار زیادی دارد. در سالهای اخیر طلاق در مقایسه با ازدواج رشد شتابان تری داشته است.

تعداد ازدواجهای ثبت شده در سال 1386، 841110 مورد بوده است که در طول ده سال گذشته 5/75%‌ افزایش داشته است.

تعداد طلاق ثبت شده در سال 1386، 99852 مورد بوده است که در ده سال گذشته 5/1‌ برابر شده است. براساس آمارها نسبت طلاق به ازدواج در کشور در حال افزایش است. این رقم در سال 1375، 5/7 درصد بوده و در سال 1386 به 87/11 درصد رسیده است. به طوری که می توان گفت تقریباً از هر 8 ازدواج یک ازدواج در کشور به طلاق می انجامد. بنابراین برای جلوگیری از رشد آن بایست اقدامات مؤثری صورت بگیرد.

دکتر سید علی رامشت  ، روانشناس و استاد  دانشگاه تهران  در مقاله ای با عنوان عوامل شخصیتی و فاکتور های طلاق ،  به بررسی این موضوع پرداخته و به نتایج زیر دست یافته است:

الف:  رامشت با بیان این‌که از دست دادن عزت نفس و اعتماد به نفس از دلایل دیگر آسیب‌پذیرتر بودن فرزندان طلاق است اضافه می‌کند: «در بسیاری مواقع کودک تصور می‌کند جدایی پدر و مادر تقصیر اوست و خود را مقصر می‌داند. از طرفی انتظار دارد پدر و مادر به خاطر او گذشت کنند و وقتی این اتفاق نمی‌افتد گناه و خشم وجود او را در بر می‌گیرد. کودکان طلاق ذهن مشوشی دارند. نمی‌دانند چه چیزی درست و چه چیزی غلط است. نمی‌دانند پدر و مادرشان اشتباه کرده‌اند یا کار درستی انجام داده‌اند. آنها احساس می‌کنند مورد ظلم قرار گرفته‌اند و خشمگین می‌شوند. این خشم اگر درونی باشد کودک را دچار افسردگی و اختلالات روانی می‌کند و اگر به شکل نامتعارفی ابراز شود فرد را پرخاش‌جو و جامعه‌ستیز می‌کند.

 او طلاق‌ها را به دو دسته خوب و بد تقسیم می‌کند و می‌گوید: «طلاق را باید به عنوان یک واقعیت پذیرفت. نمی‌توان گفت به خاطر چنین آسیب‌هایی طلاقی صورت نگیرد. چون در بعضی موارد زندگی پدر و مادری که به خاطر فرزند حاضر به سازش می‌شوند اثراتی به مراتب شدیدتر از طلاق دارد. ممکن است خانواده‌ای باشد که مدام دعوا و کتک‌کاری می‌کنند یا این‌که در آنها طلاق خاموش اتفاق افتاده و پدر و مادر و فرزندان روابط عاطفی ندارند. در چنین مواردی آسیبی که به فرزند می‌رسد کمتر از آسیب طلاق نیست. باید خانواده‌ها آموزش ببینند و به صورت صحیح و بدون دشمنی از هم جدا شوند.»

رامشت عقیده دارد: «پدر و مادر باید از تخریب شخصیت یکدیگر جلوی فرزند بپرهیزند و برای او توضیح دهند پدر یا مادر او خوب است و جدایی دلیل بر بد بودن آنها نیست. آنها باید بدانند مسوول فرزندان خود هستند و نباید زندگی او را خراب کنند. حادثه تلخی اتفاق افتاده اما پدر و مادر باید تاکید کنند دوست هم هستند، نه دشمن هم، اما نتوانسته‌اند با هم زندگی کنند. پس از طلاق هم کودکان و هم زن‌ها باید طبق قوانین اجتماعی مورد حمایت مالی قرار گیرند. مردان و زنان باید برای رفتار مناسب و احترام متقابل آموزش ببینند و به نحو درست از هم جدا شوند.»

نسرین افضلی، کارشناس ارشد مطالعات زنان نیز درباره نقش جامعه با رامشت موافق است. او می‌گوید: «آنچه آسیب‌های طلاق را کم می‌کند حمایت جامعه از خانواده است؛ اگر جامعه زن مطلقه و فرزندان طلاق را حمایت مالی و معنوی کند. در مورد بچه‌های طلاق شاهد این بوده‌ایم که آنها در معرض خطر و آسیب بیشتری نسبت به دیگران قرار دارند، اما همه این فرزندان لزوما به راه خلاف نمی‌روند. گرایش به جرم فرزندان طلاق، طبعا در مواردی است که طلاق‌های سختی صورت گرفته و شخصیت پدر و مادر و فرزندان تخریب شده است.

او اضافه می‌کند: «در بعضی خانواده‌ها معمولا طلاق پذیرفته و به نحو درستی با آن برخورد می‌شود. این مساله تبعات آن را کاهش می‌دهد. آموزش نحوه صحیح طلاق می‌تواند راه درست‌تری نسبت به حذف صورت مساله باشد. اگر به زوجی که دیگر راهی برای زندگی مشترک ندارند بگوییم به خاطر فرزندتان جدا نشوید، اولا قبول نمی‌کنند، ثانیا اگر بپذیرند نمی‌توانند رفتار مناسبی از خود نشان دهند. اما اگر به آنها آموزش دهیم به روش درست متارکه کنند، مشکلات روحی فرزندانشان را به حداقل رسانده‌ایم.»

به گفته سعید عبودی، معاون حقوقی و سجلی ثبت احوال کشور در سال 87 تعداد 110 هزار و 510 رویداد طلاق در کشور ثبت شده است، یعنی روزانه حدود 302 طلاق. این آمار به درستی تایید می‌کند که طلاق پدیده‌ای نیست که بتوان نادیده‌اش گرفت یا آن را حذف کرد، بلکه باید نحوه برخورد درست با آن را آموخت تا تبعات منفی‌اش بیش از پیش کاهش یابد.

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه