امروز یکشنبه 09 اردیبهشت 1403 http://bitcoin.cloob24.com
0

این انگیزش، همچون چشمه‏اى زلال از قله فطرت انسان مى‏جوشد و سرازیر مى‏شود، و اگر به مانعى برنخورد در مسیرى درست حرکت مى‏کند و تشنگان را سیراب و مزارع را مشروب مى‏سازد، ولى اگر به مانع بر بخورد، ممکن است در مسیر، راه کج کرده و به جایى برود که به قصد رفتن به آنجا راه نیفتاده است، در ریگستانى فرود رود و یا در مردابى زندانى شود و یا طعمه باتلاقى شود که همچون دامى در راه انسانها به کمین مى‏نشیند.

فطرت خداجو، خرد حقیقت جو و حقیقت پذیر انسان، آن گاه که دست به دست یکدیگر دهند، شخص، چشمانى بینا و بصیرتى ژرف خواهد یافت، بصیرتى که او را به سوى مشاهده اندیشه و کشف حقیقت مى‏راند. اینان همان (اولوالالباب یا خردمندان) هستند که در آفرینش آسمان‏ها و زمین و گردش شب و روز مى‏نگرند، و نشانه‏هایى را مى‏بینند. این انگیزش آن قدر قوى است که شب و روز، در حال ایستاده، نشسته و به پهلو خوابیده شخص سالم را آرام نمى‏گذارد، و آن وقت به این حقیقت روشن دست مى‏یابند که هستى، با این همه رمز و راز و گستره و ژرفا، بى‏هدف آفریده نشده و بى‏معنى نیست. و این بصیرت به دست آمده از فطرت، خرد، اندیشه و اراده حق‏جویى انسان را به اساسى‏ترین درک ممکن درباره هستى رهنمون مى‏شود: دیدن هستى آفرین در برگ برگ دفتر هستى. و سرانجام، نجوایى عاشقانه و دل انگیز: (خدایا! صداى منادى ایمان را شنیدیم و ایمان آوردیم) و آرزوى رسیدن به درجه (ابرار).

این تصویر زیبا، با تصویرگرى اعجازآمیز در (آیات 189 تا 195)، بلکه تا آخر سوره آل عمران بیان شده است، که پیش از این نیز به این آیات اشاره شد.

به دست آوردن معرفتى درباره جهان هستى، انسان و زندگى خود که معناى تمام اسرار و پیچیدگى‏هاى زندگى را روشن کند و رفتار شایسته را شکل بدهد، یعنى جهان بینى درست نظام ارزشها و راه درست عمل، رسیدن به این حقیقت‏ها انسان سالم را به خداوند، معنى‏دارى جهان، مسؤولیت خود، معنى زندگى و سمت و سوى حرکت، راهنمایى مى‏کند.

این حقیقت مهم درباره انسان، یعنى این که مهم‏ترین انگیزش شخصیت سالم درک هدف و معناى آفرینش و شناخت آفریننده است، در داستان حضرت ابراهیم، آن گاه که براى جست‏وجوى حقیقت به ماه و ستارگان و خورشید و سرانجام به کشف حقیقت مى‏رسد، به خوبى بیان شده است.

انسان سالم از نظر قرآن (انسان رشید، زندگى دل‏انگیز)

(برخى) از مهم‏ترین ویژگیهاى انسان سالم از دیدگاه قرآن کریم را در حد توان و مجال در این قسمت مى‏آوریم. بین انسان سالم و کامل تفاوت است و بحث از این دو نیز متفاوت، البته پژوهش پیرامون سلامتى براى فهم راههاى رسیدن به کمال است.

آنچه در این نوشتار مورد نظر است ویژگیهاى انسان سالم است. مرزهاى سلامتى و کمال، خطوطى کمرنگ هستند که در اصل شاید به صورت خط نباشند. شاید مانند دو رنگى باشند که به صورت افشان به هم متصل هستند.

همان‏گونه که در تعریف انسان کامل و آرمانى توافق نظر دشوار است و تعریف آن مشکل، در مورد انسان سالم و رشد یافته نیز هنوز روان شناسان و دانشمندان علوم انسانى چندان توافقى ندارند و تعریف انسان سالم را آسان نمى‏دانند. [13] اما صرف نظر از آن تعریفها منظور ما از انسان سالم و انسان کامل در قرآن به اجمال روشن است. انسان سالم از دیدگاه قرآن کسى است که در گام اول بیمار نباشد مثلاً چشم و گوش بینا و شنوا و دلى روشن بین داشته باشد، (صمّ بکم عمى) نباشد، و از سوى دیگر از آنچه دارد استفاده بهینه و شایسته کند، نیروهاى ارزشمند فکرى، روحى و بدنى خود را بیکار نگذارد و خود را در مسیر رشد و رسیدن به کمال نهایى قرار دهد، این انسان سالم است، در هر مرحله از کار که باشد؛ چه در آغاز و چه در انتها. هر انسان کامل انسان سالم نیز هست، اما برخى از انسانهاى سالم، انسان کامل هستند و برخى از انسانهاى سالم، هنوز کامل نیستند.

به همین دلیل است که ما گاه آیاتى را مورد استشهاد قرار مى‏دهیم که در مورد انسانهاى کامل‏اند و در اصل، آنچه مورد نظر است عناصرى از کمال هستند، مگر خود سلامتى از شرایط مهم کمال نیست؟ اما باید توجه داشت که وقتى مورد استشهاد ما انسانهایى باشند که نمونه‏هاى عالى کمال هستند، ما به آنچه لازمه سلامتى یا لازمه تمامیت سلامتى است تمسک مى‏کنیم، نه عالى‏ترین مدارج کمال.

مثلاً درباره حضرت ابراهیم(ع) که بیمارى مسرى محیط زیست اندیشه او را آلوده نکرده است؛ در محیطى که همه به دهان کودک فطرت خویش پستانک داده‏اند، ابراهیم به دنبال پستان حقیقت است تا فطرت خویش را تغذیه کند، در محیطى که تقلید از پدران و بزرگان مانند وبایى فراگیر همه را از پاى در آورده است و (شخصیت) انسانها را بیمار کرده و تا سر حد (مردگى) رسانده و در نتیجه آنها را زبون دست ساخته‏هاى خودشان کرده، تا آنجا که به پرستش بتان بى‏خاصیت و طاغوتان ستمگر واداشته، ابراهیم(ع) مسؤولیت اندیشه و عقیده خود را خود به عهده مى‏گیرد و به تشخیص خرد و نداى فطرت خویش اعتماد مى‏کند، این یافتن خود و تکیه به آنچه که دارد، او را از صورت زندگى اقمارى بیرون مى‏آورد. تا آنجا که ابراهیم(ع) به خدا مى‏رسد، مراحلى را که لازمه سلامتى و مقدمه کمال است یکى پس از دیگرى پشت سر مى‏گذارد. البته پس از یافتن راه، استقامت و پایدارى او نیز جزء نشانه‏هاى سلامتى شخصیت اوست.

اگر چه بدون آنچه برشمردیم کمال ممکن نیست، ولى این پایدارى آیا جزء مراحل بالاى سلامتى است یا خود مرحله‏اى ازمراحل کمال است؟ در این گونه موارد خواننده با بزرگوارى بر ما دشوار نخواهد گرفت و اجازه خواهد داد که پایدارى در راه عقیده خرد پذیر و فطرت پسند را جزء مراحل تمامیت سلامتى به حساب آوریم، زیرا هر مبارزى که در راه اعتقادات دینى، ارزشهاى پسندیده فرهنگى و تمامیت ملى و ارضى خود تلاش و پایدارى کند مى‏تواند انسان سالمى‏باشد، اگر چه ممکن است شخص کامل به مفهوم قرآنى نباشد.

اما ویژگیهایى هم در ابراهیم(ع) و دیگر پیامبران و اسوه‏هاى الهى بویژه شخص رسول اکرم هستند که دیگر آنها بى‏تردید جزء عالى‏ترین مدارج کمال‏اند و در بحث (انسان کامل) باید مورد توجه قرار گیرند، و در این نوشتار مورد نظر نیستند.

مثلاً درمورد حضرت ابراهیم(ع) قرآن او را (یک امت قانت) مى‏داند (نحل/ 120) و (اوّاه منیب) (هود/ 75) لقب مى‏دهد، و خطاب به او در مورد قربانى کردن فرزندش مى‏فرماید: (لقد صدّقت الرؤیا) و تعبیراتى ازاین دست که نشانگر عالى‏ترین مراحل کمال است، این گونه مسائل در این نوشتار مورد توجه قرار نمى‏گیرد، زیرا نیازمند مجالى فراخ‏تر است.

تبلیغات متنی
فروشگاه ساز رایگان فایل - سیستم همکاری در فروش فایل
بدون هیچ گونه سرمایه ای از اینترنت کسب درآمد کنید.
بهترین فرصت برای مدیران وبلاگ و وب سایتها برای کسب درآمد از اینترنت
WwW.PnuBlog.Com
ارسال دیدگاه