مدل رهبری اخلاقی براون و تروینو
بر اساس مطالعهی براون[1] و تروینو[2] (2006) یک رهبری اخلاقی دارای ویژگیها و ابعاد مختلفی به شرح زیر است(Brown & Treviño, 2006).
1) ویژگیهای موقعیتی:
سه عامل اصلی موقعیتیِ الگوسازی اخلاقی، زمینه اخلاقی سازمانی و شدت اخلاقی مسائلی که رهبر در خودش با آن مواجه است بر درک پیروان از یک رهبر بهعنوان یک رهبر اخلاقی اثرگذار است. هر یک از این عوامل منجر به فرصتهایی جهت توسعه رهبری اخلاقی میشود.
- الگوسازی اخلاقی: با وجود یک الگوی اخلاقی و نتایج رفتاری منطبق بر الگو، رهبران باید با آن الگو شناسایی شوند. همچنین آنها ارزشها، نگرشها و باورهای مدل را درونی کرده و از رفتار مدلسازی در سازمان شده الگوبرداری کنند.
- زمینه اخلاقی سازمان: به ویژگیهایی از یک سازمان اشاره دارد که حامی ارزشها، نگرشها و رفتارهای اخلاقی است یا نه. اکثر تحقیقات نظری و تجربی در این زمینه بر آنچه به عنوان جو اخلاقی یا فرهنگ اخلاقی از آن یاد میشود، تمرکز دارند(Treviño et al., 1998).
- شدت اخلاقی مسائل: زمانی که رهبران با چالشهایی که پتانسیل ایجاد آسیبهای به شدت بزرگ را دارند و آنها را به شیوهای اخلاقی پذیرفته شده که توسط پیروان قضاوت میشود، مدیریت کنند، آنگاه رهبر به عنوان یک رهبر اخلاقی دیده می شود.
2) ویژگیهای فردی:
- توافقپذیری: این گزاره اشاره به توصیف شخصی که نوعدوست، قابل اعتماد و اطمینان است دارد. به طور خاص، توافقپذیری قویترین همبستگی را با بعد نفوذ ایده آل رهبری اخلاقی بعد که از تشکیل شدن محتوای اخلاقی دارد.
- بیداری وجدان: این مفهوم به قابل اعتماد بودن، مسئولیتپذیر بودن و وظیفه شناسی رهبری اخلاقی اشاره میکند. افراد با وجدان خویشتنداری کرده و امور را با دقت برنامهریزی و سازماندهی میکنند.
- سیاست بیطرفی و دوری از ماکیاولیسم: بر خلاف سبک رهبران اخلاقی، رهبران ماکیاولیسم علاقه دارند تا زیردستان را برای دستیافتن به اهدافشان به اجبار و فریب سوق دهند؛ آنها سطح اعتماد پایینی به کارکنان داشته و به نوبه خود تمایل دارند که مورد اعتماد دیگران نباشند. اجبار و دستکاری معمولاً بهعنوان منابع رفتار اخلاقی در سازماننظر گرفته نمیشوند و رهبرانی که این تاکتیکها را به اجرا در میآورند توسط زیردستانشان بهعنوان الگوهای اخلاقی یاد نمیشوند.
- استدلالگری اخلاقی: از دیدگاه نظریهی یادگیری اجتماعی، انصاف و توجه به پیروان باید با جذابیت مدل اخلاقی همراه باشد. از آنجایی که این موارد ویژگیهای ضروری رهبران اخلاقی است، انتظار میرود که رهبرانی که توانایی استدلال اخلاقی در سطوح بالاتر را دارند، به احتمال زیاد به عنوان رهبران اخلاقی در سازمان موفقتر باشند.
- مرکز کنترل درونی: کنترل ادراک شدهای است که شخص بر رویدادهای زندگیاش دارد. افرادی که دارای منبع کنترل داخلی هستند، کنترل بیشتری بر مسائل دارند. تروینو[3] (1986) پیشنهاد کرد که افراد منبع کنترل داخلی دارند نسبت به سایرین اخلاقیتر رفتار میکنند؛ زیرا احتمال بیشتری وجود دارد که ارتباط بین رفتار خودشان و نتایج حاصل از آن رفتار را درک نمایند؛ در نتیجه احتمال بیشتری وجود دارد که مسئولیت نتایج و پیامدهای رفتارهایشان را بپذیرند.
[1] Brown
[2] Treviño
[3] Treviño
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 10 مرداد 1402 (08:59)
- گزارش تخلف مطلب