ارزش های سازمانی

عمده ارزش های سازمانی عبارتند از:

1. حفظ حقوق و رعایت اخلاق حرفه ایی در برخورد با مشتریان و سایر ذینفعان؛

2. تعهد به تقویت فرهنگ بهره وری در راستای خلق ارزش برای ذینفعان سازمان؛

3. تعهد به تقویت مسولیت پذیری اجتماعی؛

4. ارزش آفرینی برای مشتریان از طریق ارائه خدمات نوین مبتنی بر تکنولوژی؛

5. فراهم کردن زمینه بروز و رشد استعدادهای کارکنان و تقویت رویکردهای شایسته سالاری؛

6. افزایش مشارکت خلاقانه و ترویج تفکر دانش محور؛

7. نظم و انظباط سازمانی و فردی و رعایت کامل ضوابط و آیین نامه های سازمان؛

1-یکی از راهکارهای سالمسازی محیط سازمانی، احیای اخلاقیات در آن است. اخلاق در سازمان، ارتباطات اثربخش را بهوجود میآورد و موجب بهرهوری سازمانی و رضایت شغلی در کارکنان، و در نهایت، موجب تعالی و پیشرفت سازمان می شود. یکی از مشکلات ما این است که اخلاق هیچگاه در حوزه ی حرفه و شغل مطرح نبوده است؛ درحالی که آموزههای دینی، به اخلاق، هم در حوزه ی فردی (شخصی) و هم در حوزه ی حرفهای توجه دارد.

2- نتایج حاصل از ارزیابی مولفه های فرهنگ کار در بهره وری منابع انسانی نشان می دهد که بالاترین امتیازات مربوط به مشارکت فعال کارکنان در تصمیم گیری(78%)، امکانات و تسهیلات رفاهی (78%)، دیدگاه مثبت به کار و سازمان (78%)، احترام و رعایت قوانین و مقررات سازمان (79%)، وجدان کاری و تعهد (80%) و کمترین امتیازات مربوط به: پاداش ها ی نقدی وغیر نقدی (66%)، عدالت و عدم تبعیض (72%) و عوامل ایجاد انگیزش (72%) در این سازمان می باشند. که مدیریت سازمان با تدوین راهبردها و انجام پروژه های بهبود در سازمان نسبت به ارتقای افزایش بهره وری منابع انسانی گام بر می دارد.

3-مسئولیت پذیری اجتماعی چهارچوبی اخلاقی است برای هر فرد یا سازمان، تا با حساسیت در مورد مسایل اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و محیط زیستی رفتار نماید. تلاش برای انجام مسئولیت اجتماعی به افراد، سازمان ها و دولت ها کمک می نماید تا نقش و تاثیر مثبتی در توسعه پایدار یک جامعه داشته باشند.

خداوند در قرآن میفرماید: «ولا ت زروا وا ز ره وز ر اخری، هیچ گناهکاری بار گناه دیگری را بر دوش نمیکشد.»

4- مهمترین وجه مشتری مداری، ارزش آفرینی است. ارزشآفرینی به معنای رویکردی است که یک سازمان در قبال همه ذینفعان و به ویژه مشتریان خود در پیش می گیرد و در آن مشتری را محور همه فعالیتها و فرایندهای خود قرار می دهد و از منظر او سازمان را به نحوی مهندسی می کند که محصولات

و خدماتی که ارائه می دهد نیازها و خواسته های مشتری را تامین کند.

5- مهمترین راهبرد شایسته سالاری آن است که در حکومت اسلامی باید فرهنگ، باور و ارزش های اسلامی را جایگزین فرهنگ و ارزش هایی همچون قومسالاری، حزبگرایی، جنسیتگرایی، صنفگرایی و انواع گوناگون اندیشه های مخرب و مانع تعالی و پیشرفت جامعه اسلامی نماید.

تحقق شایسته سالاری در جامعه اسلامی نیازمند آن است که ابتدا فرهنگ و باورهای غلط موجود در جامعه نسبت به قدرت، منزلت و حق استفاده و برخورداری از منابع و امکانات مادی و معنوی جامعه مورد سوال و تردید قرار گیرد.

6- امیرالمومنین (ع) میفرماید: «سلو نی ع ما شئتم» ; از هر مطلبی که میخواهید از من سوال کنید.»

تفکر جمعی با خلاقیت ذهنی دچار همافزایی می شود و حاصل جمع شدن تفکر خلاق تک تک افراد در سازمان می باشد. مشارکت نیروی انسانی موجب می شود، مزیت رقابتی برای هر سازمان و توسعه روزافزون فناوری اطلاعات و لزوم نوآوری در محصولات و ارائه خدمات شود، از طرفی چنانچه نظام پیشنهادات در سازمانها و مراکز صنعتی ما از تفکر خلاق جمعی استفاده نماید مسائل و معضلات سازمان جهت نیل به هدف و آرمان های سازمان راحت تر حل می شود.

7- انضباط بخش کارکنان بر مقولاتی همچون فطری بودن تمایل انسان به نظم و انضباط، وجود نظم و غایت مداری در عالم هستی و همنوایی نظام های قانون گذاری با قانون خلقت و فطرت تاکید داشته است. رهبری و مدیریت الهی را ضامن ایجاد انضباط در فضایی مبتنی بر آموزش و تربیت، محبت و برادری در روابط بین افراد، سازمان ها و جامعه می داند.

در نگاه اسلامی دنیا فقط محل حسابرسی و تشویق و تنبیه افکار، گفتار و اعمال افراد نیست و همه آن ها به دقت در نظام حسابرسی و معاقبه الهی در جهان آخرت بررسی خواهند شد