عوامل موثر بر بهره وری نیروی انسانی
از آنجا که افزایش و رشد بهرهوری یکی از اساسیترین راههای دستیابی به تولید بیشتر و خدمات ارزندهتر و به دنبال آن تأمین رفاه و بهزیستی افراد در جوامع است شناخت عوامل مؤثر بر افزایش بهرهوری از آرمانهای اصلی محققان و پژوهشگران در این زمینه بوده است. ولی تمام مؤلفان این رشته، تقریباً در این باب اتفاقنظر دارند که ارتقاء بهرهوری، معلول ترکیبی از عوامل گوناگون است.
درواقع بهرهوری در جامعه زمانی تحقق پیدا میکند که تمام بخشهای تولیدی، اجتماعی و خدماتی سعی در استفاده از یک نظام مناسب بهرهوری داشته باشند. به عبارت دیگر به کلیهی تلاشهای سیتماتیک و ساختار یافته برای حذف یا کاهش تلفات ناشی از مواد، ماشین، انسان و یا تعامل نادرست بین آنها، نظام ارتقاء بهرهوری گفته میشود که در سه گروه نظامهای سختافزار محور، نرمافزار محور و انسانافزار محور قابل دستهبندی است.
نظامهای سختافزار محور بر حذف یا کاهش تلفات ناشی از مواد و ماشین تمرکز داشته و نظامهای نرمافزار محور بر حذف یا کاهش تلفات ناشی از تعامل نامناسب بین انسان، ماشین و مواد تمرکز دارد.
نظامهای انسان افزار محور آن دسته از نظامهایی است که کاهش تلفات ناشی از عملکرد انسان تمرکز دارد که این عوامل را میتوان به دو شاخهی اصلی زیر تقسیم نمود.
الف) عوامل مؤثر بر ارتقای بهرهوری نیروی انسانی مانند توان فنی و تخصصی و قدرت انجام کار نیروی کار از قبیل علم، تجربه، تحصیلات، توان، انگیزه و تمایل به انجام کار از قبیل نیازهای مادی و فیزیکی، نیازهای روانی و برخوردهای مدیریت در قبال ایجاد انگیزش و...
ب) عوامل مؤثر بر ارتقای بهرهوری مدیریت مانند فلسفه و سبک مدیریت، سازماندهی، برنامهریزی، هماهنگی، کنترل و سیستمهای اطلاعات مدیریت (خاکی، 1386، ص154).
«ناکایاما» معتقد است عوامل مؤثر بر بهرهوری دو نوع است:
الف) عوامل کوتاه مدت که غالباً به میزان انگیزهی پرسنل برای کار و بهبود روشها و سیستمهای جاری و غیره بستگی دارد.
ب) عوامل بلندمدت شامل ایجاد و توسعهی محصولات جدید، معرفی روشهای تولید، کشف منابع جدید و...
در گزارشی که از سوی وزارت کار در ژاپن در بررسی بهره وری منتشر شده است عوامل مؤثر بر بهرهوری به شرح زیر دستهبندی شده است:
- نحوهی استقرار تجهیزات و پرسنل
- مهارت نیروی کار
- کیفیت مواد
سازمان بینالمللی کار عوامل مؤثر بر بهرهوری را از دیدگاه وسیعتر به سه دسته زیر طبقهبندی کرده است.
- عوامل کلی از قبیل آب و هوا، توزیع جغرافیایی، مواد خام و غیره.
- عوامل تشکیلاتی و فنی از قبیل کیفیت مواد خام، جانمایی و حمل استقرار کارخانه، فرسایش ماشینآلات و غیره
- عوامل انسانی از قبیل روابط مدیریت و کارکنان، شرایط اجتماعی و روانی کار (طاهری، 1387، ص200-170).
در دستهبندی دیگری که توسط «پیکورث»[1] در سال 1994 صورت گرفت عوامل مؤثر بر بهرهوری به عوامل محیطی (خارجی) و عوامی سازمانی (داخلی) به شرح زیر تقسیمبندی شده است:
- عوامل محیطی شامل عوامل اقتصادی، سیاستها و قوانین، تکنولوژی، اجتماعی و فرهنگی
- عوامل سازمانی شامل عوامل مدیریتی، عملیاتی و فردی (کلیک، اکاموس، 2005).
طبق نتایج حاصل از بررسی انجام شده توسط بلیک ولینج (2001) که در 600 شرکت آمریکایی پیرامون بهرهوری نیروی کار انجام گرفت، سازماندهی مجدد محل کار مخصوصاً از طریق افزایش سطح تحصیلات و آموزش نیروی کار و افزایش سطح مهارت کارکنان و اشاعهی فرهنگ استفادهی درست از ICT و بهبود رویکردهای مدیریتی از جمله مدیریت تولید به هنگام (JIT) و مدیریت جامع (TQM) در افزایش بهرهوری نیروی کار مؤثر میباشد (سیبرز، آیکلین، 2008).
همچنین در تحقیق دیگری که در راستای شناسایی فاکتورهای مؤثر بر بهرهوری در بخش خدمات در ایسلند در سال 2005 صورت گرفته عواملی چون صلاحیت و ویژگیهای فردی، آموزش کارکنان، انگیزش کارکنان، مهارتهای نیروی کار، آموزشهای چند مهارتی کارکنان، اقدامات انضباطی، استراتژیهای پرداخت، فرصتهای ترفیع، سبک مدیریت و فرهنگسازمانی را به عنوان مهمترین عوامل اثرگذار بر بهرهوری کارکنان در این بخش مطرح مینماید (کلیک،اُکاموس، 2005).
از دیگر عوامل کلیدی مؤثر بر بهرهوری نیروی انسانی میتوان به طرز تلقی نسبت به کار، نوع کار، دانش و اطلاعات تخصصی از کار، درک از مجموعه و فرایند کار، نیازمندیهای نیروی انسانی، شرایط اخلاقی نیروی انسانی اشاره نمود (پیمان، 1374).
رضائیان نیز عوامل کلیدی در بهرهوری نیروی انسانی را تابعی از متغیرهای هفتگانه زیر میداند:
1- توان یا آمادگی کار (دانش و مهارت انجام کار)
2- شناخت شغل
3- حمایت سازمانی
4- انگیزش و تمایل
5- بازخورد عملکرد
6- اعتبار
7- سازگاری محیطی (رضائیان، 1372، ص273).
کلیکر(2008) حفظ بهره وری در سازمان را مورد بررسی قرار داده است، وی عوامل مختلفی را بر بهره وری نیروی انسانی موثر می داند.
گردش بهره وری عامل مهمی است که شامل هر چیزی از سرمایه قابل مشهود در سازمان گرفته تا قابلیت اعتماد در کارکنان است.
بهره وری در یک سازمان حاصل تعامل عوامل نرم افزار و سخت افزار می باشد. تعدادی از عوامل نرم افزار بر روی میزان بهره وری کارکنان تاثیر دارند که توجه به آنها می تواند برای سازمان امری مهم باشد. لذا سازمان ها باید ضن بررسی عوامل نرم افزاری و سخت افزاری تعامل میان آنها را با دقت بررسی نماید.
تحقیق دیگری توسط کلیک واکاموس (2005) تحت عنوان فاکتور های موثر بر بهره وری در شرکت های خدماتی همچون هتل ها در ایسلند انجام گرفته است.
یافته های تحقیق نشان می دهد از جمله مهم ترین فاکتور های موثر بر بهره وری در این نوع صنایع عبارتند از آموزش کارکنان، انتظارات مشتری، برنامه های آموزشی چند مهارتی، سبک مدیریت، کیفیت خدمات، ساختار سازمان، بکارگیری کارکنان، رضایت مندی کارکنان، توانمند سازی کارکنان.
نتایج رتبه بندی عوامل موثر بر بهره وری در این تحقیق نشان می دهد عواملی چون آموزش و بکارگیری کارمند، انتظارات مشتری، برنامه های آموزش چند مهارتی، انگیزش کارکنان، رضایت شغلی، توانمند سازی سبک مدیریت، پاداش های پرداختی به کارکنان و فرهنگ سازمانی به ترتیب در افزایش بهره وری کارکنان موثر می باشد.
11-گوپتا (2008) موضوع برخورد تیم های چند فرهنگی در سازمان و اثر آن بر روی بهره وری نیروی انسانی و در نتیجه بهره وری کل سازمان را مورد توجه قرار داده است. وی خاطر نشان می گردد که علیرغم وجود کارکنان در لایه های مختلف یک سازمان، آنها متعلق به فرهنگ های متفاوتی هستند که وی آنها را تیم های چند فرهنگی نامیده است. این تیم ها در نحوه ی برخورد با یک مشکل و مسأله، بطور ناخودآگاه تحت تأثیر فرهنگی قرار می گیرند که با آن فرهنگ در مراحل مختلف و لایه های مختلف سازمان رشد یافته اند.
وی برخورد اینگونه تیم ها را در میزان بهره وری نیروی انسانی و در نتیجه بهره وری کل سازمان مؤثر می داند.
اعضاء این تیم ها در وهله اول باید با افراد بطور متفاوتی ارتباط برقرار نمایند. رهبرانی که دارای ارتباطات مؤثر در این زمینه می باشند در حل و فصل مشکلات پیش آمده و سازگاری افراد مختلف یک تیم در کنار هم، از توان بیشتری برخوردارند. وی سبک های رهبری، آموزش های میان فرهنگی و رهبر تیمی را از عوامل مؤثر در مواجهه با تیم های چندفرهنگی برمی شمارد.
12- اسکرام (2009) بر روی بهره وری نیروی انسانی و ارتباط آن با فشار روانی وارده بر روی کارکنان تحقیقی را انجام داده است. مطمئناً سلامت روانی و فیزیکی کارکنان امری مهم برای یک سازمان به شمار می رود به گونه ای که هر چقدر یک سازمان بتواند از فشارهای روانی وارده بر کارکنان بکاهد، به نوعی توانسته است بهره وری نیروی انسانی خود را افزایش دهد. اسکرام اینگونه نتیجه گیری می نماید که خستگی و فشار روانی باید در استراتژیهای مدیریت منابع انسانی HRM اثربخش مورد توجه قرار گیرد و در این راستا ایجاد روشهای ارتباطی خوب را به عنوان یکی از راهکارهای مؤثر در داشتن روحیه مناسب در کار کارکنان معرفی می نماید.
پژوهش دیگری در سال 2009 توسط دکتر آنتونی اوجوری با عنوان بررسی تاثیرات مدیریت منابع انسانی بر بازدهی نیروی کار در راستای تعیین فاکتورهای موثر بر بهره وری کارکنان در صنعت بانکداری نیجریه انجام گرفته است.
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 06 مرداد 1402 (21:14)
- گزارش تخلف مطلب