آشنایی با نظریه دلبستگی
بر اساس آخرین یافتههای تجربی میان فرهنگی نظریه خود تعینی (SDT) که اهمیت عوامل درونی فطری را در تحول شخصیت و خود نظم جویی رفتار بررسی میکند، سه نیاز پایه روانشناختی در انسانها وجود دارد: 1- نیاز به شایستگی 2- نیاز به خود مختاری 3- نیاز به ارتباط و دلبستگی (رایان و دسی، 2000). به عقیده دوانلو (1990، نقل از قربانی، 1382) «تنها، ظرفیت برقراری روابط گرم عاطفی با والدین یا جانشین آنان، فطریست». جان بالبی و مری اینزورث نکات برجستهای را از روانتحلیلگری، کردار شناسی، روانشناسی رشد و روانشناسی شناختی در مورد پیوستگی هیجانی و نظم بخشی هیجانی، ترکیب کرده و در سازماندهی نظریهی دلبستگی به کار گرفتند. آنها همانند دیگر نظریه پردازان روان تحلیلگری معتقد بودند که تبیین رفتارهای بزرگسالی ریشه در دوران کودکی دارد، با این تفاوت که به نظر آنها انگیزش انسان توسط سیستمهای رفتاری ذاتی، به جای سایقهای زیستی مثل میل جنسی و گرسنگی، راهنمایی میشود که سازش یافتگی و بقا را در فرایند انتخاب طبیعی تسهیل میکند. بالبی و اینزورث علاوه بر توجه به فرایندهای ناهشیار پویشی، توجه خاصی هم بر تجارب بین فردی واقعی و پیامدهای هیجانی و شناختی این روابط، به عنوان عوامل موثر بر روابط بعدی، داشتند (اینزورث، 1989؛ شاور و میکولینسر، 2005).
- لینک منبع
تاریخ: چهارشنبه , 04 مرداد 1402 (12:44)
- گزارش تخلف مطلب