نظریه های شناختی در آموزش و یادگیری
مکتب گشتالت و شکل گیری دیدگاه شناختی
نظریه ی گشتالت با سایر نظریه های قرن بیستم متفاوت است.بنیانگذار این نظریه،ابتدا به جمع آوری اطلاعاتی در مورد ادراک،تفکر و ساخت تجارب روانی وسپس به تعبیر وتفسیر مشاهدات خود از طریق مفاهیم جمع آوری شده از جمله به مفهوم یادگیری از طریق بینش که جانشینی برای یادگیری از نوع کوشش و خطاست پرداختند. کهلر با استفاده از میمون ها این نوع یادگیری را به نمایش گذاشت.در آزمایش های او، میمون به ناگاه روش استفاده از وسیله را برای رسیدن به مقصود کشف کرد و خود را به غذایی که دور از دسترس بود رساند. کهلر این موفقیت میمون را هوش نامید و فرضیه اش را چنین مطرح کرد که حیوان در برخورد با مسائل، راه حل های مختلفی را بررسی می کند و احتمالا به این فکر می افتد که برای موفق شدن باید از وسایل موجود به طرز خاصی استفاده کند تا غذا به دست آورد، سپس به عمل می پردازد تا دریابد تا چه اندازه موفق می شود. تکرار عملی که با موفقیت همراه است و به ایجاد بینش در حیوان منجر می گردد، یادگیری از راه بینش نامیده می شود.
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 03 مرداد 1402 (06:59)
- گزارش تخلف مطلب