خشونت زمینه ها و انواع آن
باورهای دینی ما به ما آموختهاند که خشونت چه به صورت پنهان و چه آشکار، امری ناپسند است و اسلام سعی دارد ما را به محبت کردن به یکدیگر، احترام گذاشتن و توجه کردن به یکدیگر دعوت کند و با این توصیهها مانع از بروز خشم در انسان شود.
خشونت یک مفهوم عام بوده و برای اکثر افراد و جوامع نیز روشن است، اما اگر بخواهم به تعریف خشونت اشاره کنیم، باید بگویم که خشونت بهمعنای استفاده از زور برای تحمیل خواسته است که جنبههای مختلفی از جمله خشونت جسمی، جنسی، عاطفی، ساختاری و روانی دارد که ممکن است این خشم آگاهانه و گاهی نیز نا آگاهانه ظهور و بروز کند.
گاهی نیز این خشونت میتواند در قالب خشونت علیه دیگران، حیوانات، فردی، خانه و خشونت علیه کودکان باشد که جنبههای وسیعی را در برمیگیرد و با توجه به اینکه خشونتهای کلامی هم وجود دارد اما بخشی از آنچه که در جامعه ما از آن استنباط میشود، شاید منظور خشونتهای فیزیکی باشد.
در جوامع غربی، در کشورهای جهان سوم و در حال توسعه نیز از خشونت بیشتر به عنوان ابزار سیاسی و در راستای تحمیل خواستههای خود، استفاده میکنند و به نوعی این نوع جوامع عملا از خشونت پنهان، چه در قوانین بینالمللی، قراردادها، توافق نامهها و چه در جهت تحمیل خواستههایشان بر مردم جهان، استفاده میکنند.
امروزه یکی از مشکلات جوامع بینالمللی این است که افراد به جای آنکه با خشونت مبارزه کنند، اما از این موضوع استفاده ابزاری میکنند، این در حالی است که این نوع جوامع، خشونت در کشور و جامعه خودرا مقولهای نامطلوب نمیدانند و گاهی نیز آنرا حتی مشروع هم میدانند، اما برای جوامع دیگر این امر را نامطلوب میدانند.
معمولا در جوامع بینالمللی به جهت توجه نشان دادن مردم به بحث خشونت و کاهش خشونت یک روز و یا یک هفته خاصی را بهنام «روز بدون خشونت» نامگذاری میکنند تا به این امر مهم توجه شود. در واقع یکی از بحثهایی که شاید خشونت دامنگیر کشورها، در عرصه ملی و بینالمللی میشود، بحث تبعیض و نابرابری در سطح بینالمللی و در سطح ملی است، بهنوعی که در سطح ملتها ایجاد نابرابری کردن میتواند باعث زمینه بروز خشونت شود.
بهدلیل وجود تبعیضاتی که در جامعه وجود دارد، افراد به جای طی کردن اقدامات خود از طریق قانون اما بهدلیل اینکه سیستم قانون پاسخگو نیست، دست به خشونت میزنند که این خشونت میتواند اعتراضات مسلحانه، بحثهای سیاسی، جنگ و در نهایت هم یک انقلاب باشد.
وی ادامه داد: اما در سطح روانشناختی که مربوط به فردیت نیز میشود، بخشی از این امر تحتتاثیر عواملی مانند ناکامی است که این ناکامی نیز از طریق تحقیر افراد توسط خانوادهها، به وجود میآید و در نهایت هم موجب خشونت افراد میشود. بخشی از خشونت در حوزه فردی، میتواند حاصل یادگیری باشد و افراد در یک خانواده یاد گرفته باشند که خواستههای خود را از طریق اعمال فشار، زور و خشونت تامین و تحمیل کنند که متاسفانه این موضوع در برخی از خانوادهها به چشم میخورد. همچنین گاهی خشونت میتواند ناشی از اختلالات رفتاری باشد و این اختلالات حاصل تعامل با اعضای خانواده، دوستان و دیگران مهم به وجود آمده باشد و گاهی هم ممکن است ناشی از اختلالات فیزیولوژی فرد باشد.
در حوزه اجتماعی نیز باید گفت که خشونت در برخی از خانوادهها به عنوان یک فرهنگ نهادینه شده و اعضای خانواده به این امر باور دارند و خشونت را امر نامطلوبی نمیدانند و از طرفی شاید هم آنرا یک نوع برتری تلقی میکنند و به عنوان نقاط مثبت خود میدانند و از این طریق یاد گرفتهاند که خواستههای خود را به دست آورند.
در ایران باورهای دینی و فرهنگ تمدنی به ما آموختهاند که خشونت چه به صورت پنهان و چه آشکار، امری ناپسند است و در حقیقت اسلام سعی دارد که ما را به محبت کردن به یکدیگر، احترام گذاشتن و توجه کردن به یکدیگر دعوت کند و با این توصیهها مانع از بروز خشم در انسان شود.
این مدرس دانشگاه عنوان کرد: البته ممکن است فردی بداند خشونت امر ناپسند است و کراهت دارد و با وجود اینکه میخواهد در این مسیر گام بردارد، اما چون مهارت این کار را ندارد، این امر امکانپذیر نیست و از این رو افراد برای آموختن این مهارتها باید زیر نظر متخصصین این حوزه قرار گیرند تا بتوانند مسیر صحیحی را انتخاب کنند و در آن گام بردارند.
جامعه ایران علیرغم مشکلاتی که دارد، نسبت به کشورها و جوامع دیگر در برخی مسائل پیشروتر است، اما اگر سبک خیابانها، مبلمان شهری و سبک زندگی معماری ما اصلاح شود که در حقیقت هیچیک از این امور منطبق با باورهای دینی ما نیست، میتوان اثرات مثبتی را در جامعه شاهد بود و دیگر خشونتهایی از جمله درگیریهای خیابانی، تصادفات و... وجود نخواهد داشت و همواره بخشی از این موارد حاصل وضعیت ساختاری زندگی ما هستند و ریشهای در فرهنگ دینی و ملی ما ندارند.
البته بخشی از این امور وظایفی است که به حوزه و متخصصین دینی ما مربوط میشود و در حقیقت این افراد باید در کنار تذکراتی که در خصوص احکام شرعی و دینی به مردم میدهند، باید به اجتماع ورود کنند و با اقدامات موثر خود این نوع رفتارها را در جامعه متذکر شوند، چرا که با برانگیختگی افراد در جامعه باعث میشود که به دیگران آسیب بزنند.
بخشی از خشونت نیز علیه خودمان است و افرادی که دست به خودکشی میزنند در مباحث جامعهشناسی تحتعنوان خشونت علیه خود است که در این خصوص باید کنفرانسهایی برگزار شود و به طور جد و تخصصی بر روی موضوع خشونت کار علمی تر و دقیقتری انجام شود و در نهایت بتوانیم شاهد آثار خوبی در این مسیر باشیم.
- لینک منبع
تاریخ: دوشنبه , 02 مرداد 1402 (21:44)
- گزارش تخلف مطلب