امروز جمعه 21 اردیبهشت 1403 http://bitcoin.cloob24.com
0

رشد شخصیت در کودکی

به عقیده ی موری،چون همه مراحل رشد یکسانی را می گذرانند،5 عقده را تجربه می کنند.این عقده ها نابهنجار نیستند،مگر اینکه به صورت افراطی آشکار شوند،وضعیتی که باعث می شود فرد در آن مرحله تثبیت شود.از آن پس شخصیت نمی تواند به صورت خود انگیخته و انعطاف پذیر رشد کند،وضعیتی که شکل گیری خود و فراخود را مختل می کند.

مراحل رشد در نظریه موری

1) مرحله فضای بسته: جنین در رحم،امن،آرام،و وابسته است،شرایطی که شاید گاهی دوست داشته باشیم به آن برگردیم.عقده ی فضای بسته ی ساده به صورت میل به بودن در مکانهای کوچک،گرم،و تاریک که امن و پرت باشند تجربه می شود.

برای مثال،امکان دارد کسی به جای اینکه صبح از بستر برخیزد،دوست داشته باشدبه مدت طولانی زیر پتو بماند.افراد دارای این عقده به دیگران وابسته اند،منفعل هستند،و به سمت رفتارهای امن و آشنایی که در گذشته موثر بوده اند گرایش دارند.

نوع بدون حمایت عقده ی فضای بسته،بر احساسهای ناامنی و درماندگی تمرکز دارد که باعث می شوند فرد از مکانهای باز،سقوط کردن،آتش،زلزله،یا هر موقعیتی که تازگی و تغییر را در بر داشته باشد بترسد.

نوع ضد فضای بسته یا خروجی،عقده ی فضای بسته بر مبنای نیاز به گریختن از شرایط مقید کننده ی شبه رحم استوار است.این حالت،ترس از خفه شدن و حبس را شامل می شود و به صورت ترجیح دادن مکانهای باز،هوای تازه،مسافرت،تحریک،تغییر و تازگی آشکار می شود.

2) مرحله دهانی: عقده ی مساعدت دهانی با ترکیبی از فعالیتهای دهانی،گرایشهای منفعلانه،و نیاز به حمایت و محافظت شدن مشخص می شود.جلوه های رفتاری این عقده عبارتند از: مکیدن،بوسیدن،خوردن،نوشیدن،و تشنه ی محبت،همدلی،حفاظت،و عشق بودن.

عقده ی پرخاشگری دهانی رفتارهای دهانی و پرخاشگرانه از جمله گاز گرفتن،فریاد زدن،و پرخاشگری دهانی نظیر کنایه زنی را شامل می شود.

رفتارهایی که مشخصه ی عقده ی طرد دهانی هستند عبارتند از: استفراغ کردن،ایرادی بودن درباره ی غذا،کم خوردن،ترسیدن از آلودگی دهان(مثلا از بوسیدن)،میل به انزوا،واجتناب از وابستگی به دیگران.

مرحله مقعدی: در حالت عقده ی طرد مقعدی در مورد عمل دفع،شوخی مقعدی،و مواد شبه مدفوع،مانند کثافت،گل،گچ،و خاک رس دل مشغولی وجود دارد.پرخاشگری اغلب بخشی از این عقده است و در پرت کردن چیزها،شلیک کردن با تفنگ،و ترکاندن مواد منفجره نشان داده می شود.افراد دارای این عقده ممکن است کثیف و نامنظم باشند.عقده ی نگهداری مقعدی به صورت انباشته کردن،ذخیره کردن و جمع کردن چیزها،پاکیزگی،و نظم و ترتیب جلوه گر می شود.

مرحله میزراهی: عقده ی میزراهی که منحصر به سیستم موری است،با بلند پروازی شدید،احساس عزت نفس تحریف شده،خودنمایی،شب ادراری،هوسهای جنسی،و خود شیفتگی ارتباط دارد.این عقده گاهی عقده ی ایکاروس (Icarus complex) نامیده می شود که به شخصیت افسانه ای یونانی اشاره دارد که پرواز کرد و به قدری به خورشید نزدیک شد که موم نگهدارنده ی بالهای او ذوب شد.افراد دارای این عقده مانند ایکاروس،هدفهای بلند پروازانه دارند و رویاهای آنها با شکست ضایع می شوند.

مرحله تناسلی یا اختگی: موری با فروید مخالف بود که ترس از اختگی مایه ی اضطراب در مردان بزرگسال است.او عقده ی اختگی به صورت محدود تر و رایج تر آن به شکل خیال پردازی کودک درباره ی اینکه ممکن است آلت او قطع شود تعبیر کرد.موری معتقد بود که این ترس،از استمنای کودک و تنبیه والدین که ممکن است همراه آن باشد ناشی می شود.

 منبع: سیدمحمدی، یحیی، (تالیف:دوان شولتز، سیدنی الن شولتز)، نظریه های شخصیت، نشر ویرایش، 1391

0

اولین اصل در شخصیت شناسی موری،اصطلاح او برای بررسی شخصیت،این است که شخصیت در مغز ریشه دارد.

فیزیولوژی مغز انسانتمام جنبه های شخصیت را هدایت و کنترل می کند.نمونه ی ساده این است که برخی داروها عملکرد مغز و از این رو شخصیت را تغییر می دهند.هر چیزی که شخصیت به آن وابسته است،از جمله حالتهای احساس،خاطرات،عقاید،نگرشها،ترسها،و ارزشهای هشیار و ناهشیار،در مغز وجود دارد.

اصل دوم در سیستم موری به مفهوم کاهش تنش مربوط می شود.

موری با فروید و نظریه پردازان دیگر هم عقیده بود که افراد برای کاستن از تنش،فیزیولوژیکی و روان شناختی عمل می کنند.ولی این به معنی آن نیست که ما برای حالت بدون تنش فعالیت می کنیم.به عقیده ی موری،رسیدن به حالت بدون تنش ارضا کننده نیست بلکه فرایند عمل کردن برای کاستن از تنش ارضا کننده است.

موری معتقد بود که وجود بدون تنش به خودی خود منبع پریشانی است.ما به برانگیختگی،فعالیت،و تحرک نیاز داریم،و همه ی اینها تنش را افزایش می دهند نه کاهش.ما تنش به وجود می آوریم تا با کاهش دادن آن احساس رضایت کنیم.موری معتقد بود که در حالت ایده آل،انسان همیشه مقداری تنش برای کاهش دادن آن دارد.

سومین اصل شخصیت شناسی موری این است که شخصیت فرد در طول زمان به رشد کردن ادامه می دهد و از تمام رویدادهایی که در طول زندگی فرد اتفاق می افتند ساخته می شود.بنابراین،بررسی گذشته ی فرد اهمیت زیادی دارد.

چهارمین اصل موری این عقیده را شامل می شود که شخصیت تغییر و پیشرفت می کند و ثابت یا راکد نیست.

موری طبق اصل پنجم،بر بی همتا بودن هر فرد تاکید می کند و در عین حال به شباهت هایی بین تمام افراد نیز واقف است.از نظر او،هر فردی شبیه هیچ کس نیست،شبیه برخی افراد است،و شبیه هر کس دیگری است.

منبع : سیدمحمدی، یحیی، (تالیف:دوان شولتز، سیدنی الن شولتز)، نظریه های شخصیت، نشر ویرایش، 1391