حمایت اجتماعی و رضایت شغلی
مقدمه
یکی از مفاهیم روانشناختی که اخیراً توسط دانشمندان علوم تربیتی مطرح گردیده است، حمایت اجتماعی میباشد. این موضوع نیز یکی از نیازهای اساسی افراد بشر در طول تاریخ بوده است. انسانهای اولیه در اکثر دوران تاریخ خود احتمالاً در دستهها و گروههای کوچک زندگی میکردند و به دنبال یافتن غذا بودند و در مواقعی در معرض خطر حمله موجودات درنده قرار میگرفتند. به عقیده بالبی(1982، نقل از شریفی درآمدی،1381: 85) در طول تاریخ بشری در صورت کمک اطرافیان، انسانها به بهترین وجه قادر به رویارویی با بحرانها و روبرو شدن با خطرات بودهاند. بدینگونه در طبیعت ما نیاز به دلبستگیهای نزدیک استقرار یافته است تا بتوانیم از حمایت خانواده و اطرافیان برخوردار گردیم. آنگونه که از تعاریف مختلف حمایت اجتماعی استنباط میشود، آن عبارت است از میزان ادراک فرد از این که مورد توجه و علاقه دیگران بوده، از دیدگاه آنان فردی ارزشمند است و چنانچه دچار مشکل شود به او یاری میرسانند. بنا به تعریف، حمایت اجتماعی شامل دو بعد اساسی است، یکی جنبه ذهنی که نشان دهنده تصورات و ادراکات فرد از حمایتهای اطرافیان است، و دیگری جنبه واقعی(عینی) است که عبارتست از میزان مساعدتها و کمکهای واقعی ارائه شده به فرد(بیابانگرد، 1383: 57). منابع حمایت اجتماعی فراهم شده برای فرد نیز متنوع هستند. در این طیف گسترده، حمایت گروههایی از قبیل خانواده، گروه همسالان، دوستان، خویشاوندان، مغازهدار محله، معلمان، همکاران، و سایرین قرار دارند. برخی از این گروهها به طور رسمی و برخی دیگر به صورت غیررسمی تأمینکننده حمایت اجتماعی برای فرد هستند. از سوی دیگر منظور از رضایت شغلی، نوع نگرش کلی فرد درباره شغلش است. کسی که رضایت شغلی او بالا باشد، نسبت به شغل خود نگرشی مثبت دارد و برعکس کسی که از کار خود راضی نیست، نگرش منفی نسبت به کار خود دارد. در متون علمی، مفهوم رضایت شغلی به دو شکل مورد بررسی قرار گرفته است: هم بهعنوان متغیر وابسته (یعنی متأثر از عوامل دیگر) و هم بهعنوان متغیر مستقل (یعنی اثرگذار بر عوامل دیگر). وقتی رضایت شغلی را بهعنوان متغیر وابسته و متأثر از دیگر عوامل درنظر بگیریم، این سؤال مطرح است که چه عواملی رضایت شغلی را تعیین میکنند؟ از طرفی، بررسی نظریههای صاحبنظران علوم روانشناسی فردی و مدیریت منابع انسانی درباره رضایت شغلی (همچون «نظریه سلسلهمراتب نیازهای مازلو»، «نظریه دو عاملی بهداشت- انگیزش» «هرزبرگ»، «نظریه X و Y» «مکگرگور»، «نظریه نیازهای سهگانه» «مککللند»، «نظریه برابری»، و نظایر آنها) نیز نشان میدهد که رضایت شغلی مفهومی چندبعدی است و با عوامل متعددی ارتباط دارد. بهعبارت دیگر، رضایت شغلی با تحقق مجموعهای از عوامل حاصل خواهد شد؛ این عوامل در پنج دسته قرار میگیرند: ماهیت و شرایط کار، حقوق و دستمزد، فرصتهای موجود برای پیشرفت و ارتقای شغلی، نحوه سرپرستی، و روابط با همکاران (ازکمپ، 1381؛ هومن، 1381؛ حریری، 1381). لازم به توضیح است که؛ حمایت اجتماعی در دسته پنجم قرار میگیرد. مطالعات پژوهشی نشان داده است افرادی که از سیستم حمایت اجتماعی خوبی برخوردارند، نسبت به زندگی خود خوشبینترند. مطالعات دیگر نیز نشان داده است که این افراد در غلبه برافسردگی و سازگاری شغلی و در نهایت رضایت شغلی بالا موفقترند(آلن و ایوانز 1993).
- لینک منبع
تاریخ: جمعه , 06 مرداد 1402 (17:29)
- گزارش تخلف مطلب