امروز چهارشنبه 19 اردیبهشت 1403 http://bitcoin.cloob24.com
0

همانطور که اشاره شد وقتی برای مدتی سقف‌ها و کف‌های بالاتری داشته باشیم، آنگاه می‌توان خط روند رسم نمود. اما خط روند میکرو زمانی ایجاد می­‌شود که تمام یا اکثر سقف­‌ها و کف­‌ها در یک دوره کوتاه و در طی چند شمع شکل بگیرد. یعنی همانطور که شکست در یک روند نزولی ممکن است شکست بخورد، خطوط روند میکرو هم شکسته می‌­شوند و شکست آن‌ها هم می­‌تواند غیرواقعی باشد. برای معامله در شکست خط روند میکرو، سفارش در حال انتظار را یک تیک بالاتر یا پایین‌تر از شمع قبلی قرار می­‌دهیم، که بتوان در جهت روند وارد شد. خط روند میکرو معمولا در اصلاح روند اصلی و یا پولبک استفاده می­‌شود و برای نقطه شکست و پایان خط روند سیگنال قوی ارائه می‌­دهد. اگر بازار از این شمع بالاتر برود یعنی شکست خط روند میکرو، واقعی بوده و بازار به روند صعودی خود ادامه خواهد داد. در روند صعودی، شمعی که خط روند نزولی میکرو را می‌­شکند یک شمع صعودی قوی است که همان شمع سیگنال نیز می‌باشد.

0

یکی از مشاهدات کلیدی معامله گران پرایس اکشن این است که بازار اغلب بعد از شکست سطوح یا اصلاحی شدن، دوباره به آن سطح باز می­‌گردد. اگر بازار به یک نقطه معین برگردد، آنگاه معامله گر انتظار دارد که بازار یا به مسیر خود ادامه بدهد و یا مجدد برگردد، در چنین شرایطی معامله گر نباید اقدامی انجام دهد تا اینکه بازار یکی از این دو راه را انتخاب کند.

وقتی بازار از این مرحله بگذرد و یکی از این دو حالت را انتخاب کند، آنگاه احتمال موفقیت معامله بسیار زیاد خواهد بود. بنابراین در چنین موقعیتی باید برای دومین نقطه ورود منتظر بمانیم.

برای مثال، اگر در دومین تلاش، فروشندگان سعی می‌کنند قیمت را به کف جدیدی ببرند و اگر این تلاش شکست بخورد آنگاه کف دوقلو شکل خواهد گرفت و در چنین نقطه‌ای فروشندگان نظر خود را تغییر داده و می­‌خرند. بنابراین فروشندگان هم به خریداران ملحق شده و یک فشار خرید قوی ایجاد می­‌شود.

فرض کنیم بازار خط روند یا دامنه معاملاتی را می­‌شکند. سپس بازار مجدد به این سطح شکسته شده بر می‌­گردد و بجای اینکه به مسیر قبلی خود ادامه دهد، بر می‌­گردد و به شکست ادامه می­‌دهد، این حالت را “تایید” گویند.

0

1- تحلیلگر پرایس اکشن به مشاهده اندازه نسبی، شکل، موقعیت، رشد و حجم شمع‌ها نگاه می­‌کند.

2- در این روش معمولا از سایر ابزارهای تحلیل تکنیکال مثل میانگین متحرک، خط روند و دامنه معاملاتی نیز استفاده می­‌شود.

3- استفاده از پرایس اکشن برای سفته بازی الزاما به معنای نادیده گرفتن تمام روش­‌های تحلیل تکنیکال نیست. اما یک تحلیلگر پرایس اکشن می­‌تواند برای ساخت استراتژی خود صرفا بر روی درک رفتاری پرایس اکشن تمرکز کند.

4- به طور کلی، الگوهای پرایس اکشن با هر شمع شکل می­‌گیرد و معامله­‌گر به دنبال الگوهای مختلف است که به ترتیب خاصی شکل بگیرند و بدین ترتیب ستاپ شکل می‌گیرد که به سیگنال خرید و فروش منتج می­‌شود.

5- معامله گر پرایس اکشن از ستاپ برای تعیین نقاط ورود و خروج استفاده می‌­کند. هر ستاپ یک نقطه بهینه برای ورود دارد. معامله گران حرفه‌ای معیارهای خود را برای ورود و خروج دارند که این معیارها بر اساس تجربه چندین ساله شکل گرفته‌اند.

لازم به ذکر است که معمولا یک ستاپ ساده به تنهایی برای ورود به معامله کافی نمی­‌باشد، بلکه باید از ترکیب شمع‌ها، الگوها و ستاپ­‌ها استفاده کرد.

زمانی که معامله گر به این نتیجه رسید که سیگنال پرایس اکشن به اندازه کافی قوی است، آنگاه منتظر یک نقطه مناسب برای ورود یا خروج می‌­مانند که به آن تریگر گفته می­‌شود.

در هنگام معامله ممکن است سیگنالی مشاهده شود اما آن‌ها تریگر نیستند چون باید شمع مورد نظر بسته شود تا سیگنال معتبر باشد.

بعد از ورود به معامله باید حد ضرر مشخص شود.

0

1- رایگان است! تریدرهای پرایس اکشن نیازی به نرم افزارهای اضافی ندارند. کندل، بار، نقطه یا هر نوع نمودار دیگری می­تواند اطلاعات لازم را به این تریدرها ارائه دهد.

2- این روش در هر بازار و در هر موقعیتی کاربرد دارد. سهام، فارکس، آتی، کالا و ….

3- با استفاده از هر نرم افزاری می‌توان تحلیل پرایس اکشن را انجام داد؛ نینجا تریدر، ترید استیشن، متاتریدر و یا هر نرم افزار دیگری.

4- سریع است! تاخیر قیمتی وجود ندارد، در واقع اطلاعات تاریخ گذشته در معاملات شما نقشی نخواهند داشت.

5- روشی همه جانبه است که همه چیز را با هم ترکیب می‌کند اما تداخل اطلاعات وجود ندارد.

6- با همه مزایایی که روش پرایس اکشن دارد، اما یادگیری آن نیاز به صرف زمان و تمرین خواهد داشت؛ باید به این نکته توجه داشت که کلید اصلی یادگیری این روش تمرین مداوم است.

0

به بیان ساده پرایس اکشن یک تکنیک معامله گری و تحلیل بازار است که به معامله گر این امکان را می‌دهد تا با استفاده از حرکات واقعی قیمت تصمیمات خود برای انجام معاملات را بگیرد؛ برخلاف دیگر تریدرها که با استفاده از اندیکاتورهایی که همیشه عقب تر از قیمت فعلی بازار هستند اقدام به تحلیل حرکات قیمت می‌کنند (توجه داشته باشید که اصلا منظور ما این نیست که استفاده از اندیکاتورها برای انجام تحلیل و معامله مناسب نمی‌باشد).

اکثر اندیکاتورها از قیمت فعلی بازار عقب­تر هستند و در واقع تحلیل اطلاعات گذشته قیمت را با استفاده از فرمول خود نشان می‌دهند. با استفاده از برخی روش‌های معامله گری خاص اطلاعات گذشته می‌توانند به تریدر کمک کنند تا بتواند حرکات بعدی بازار که به احتمال زیاد به زودی رخ خواهند داد را تشخیص دهد، در حالی که با استفاده از اندیکاتورها باید صرفا حرکات بعدی بازار را حدس بزنیم.

پرایس اکشن با استفاده از تحلیل الگوهای قیمت تلاش می‌کند تا نظم حاکم بر بازار که گاهی اوقات تصادفی به نظر می‌رسد را به شیوه ای بهتر به معامله‌گر ارائه دهد. در واقع پرایس اکشن تریدرها چند گام فراتر می‌روند; سوال اصلی آن‌ها این نیست که چه اتفاقی در حال رخ دادن است; بلکه این است که چرا این اتفاق دارد می‌افتد! بنابراین می‌توانند تصمیمات بهتری بگیرند.

سویینگ‌­ها (نقطه عطف بالا و پایین بازار یا همان High و Low تست کردن حمایت­ها و مقاومت­ها و روندهای تثبیت؛ نمونه‌هایی از پرایس اکشن هستند.) نمودارهای شمعی ژاپنی و نمودارهای میله ای ابزارهای مهمی برای تحلیل با استفاده از روش پرایس اکشن می‌­باشند.

الگوهای شمعی مانند هارامی، اینگولفینگ، شوتینگ استار و … همگی مواردی هستند که در تحلیلگری به سبک پرایس اکشن با آن موجه خواهید شد.