بررسی تاثیر وسایل ارتباط جمعی بر اخلاق اجتماعی نوجوانان
مقدمه:
امروزه برخی عصر جدید را عصر ارتباطات می دانند و غالبا سخن از وسایل ارتباط جمعی زیاد به میان آورده می شود. در جامعه امروزی همه افراد از رسانه های گروهی تاثیر می پذیرند و در واقع 3/1 اوقات بیداری ما در مصاحبت با این رسانه ها سپری می شود.
ارتباط و فرهنگ محکوم به همزیستی هستند. ارتباطات محصول فرهنگ و فرهنگ مشخص کننده ساختار، معنا و زمینه ارتباطی است که صورت می گیرد. بدون ارتباط هیچ ارتباطی قادر به بقا نیست. لذا بین مجموعه فرهنگ و ارتباطات روابط تنگا تنگ و پویایی وجود دارد. وقتی که از فرهنگ یا فرهنگ عمومی بحث می کنیم، نمی توانیم از نقش رسانه های همگانی یا وسایل ارتباط غفلت کنیم زیرا این وسایل نقش و تاثیر بسزایی در فرهنگ سازی دارند.
آگاهیهای اجتماعی در یک جامعه وقتی به صورت فرهنگی عمومی در می آید که به طور مستمر از طریق وسایل ارتباط جمعی و در مجامع مختلف مطرح شود.
با این توضیح مقدماتی آنچه که در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرد، تاثیر اجتماع و نهادهای اجتماعی (در اینجا اختصاصا وسایل ارتباط جمعی) در شکل گیری و انتقال اخلاق اجتماعی و محتوای آن بالخص در میان نوجوانان و جوانان است.
1- تعریف اخلاق اجتماعی به زبان جامعه شناسی
آنچه که زبان جامعه شناسی به عنوان اخلاق اجتماعی شناخته می شود و بیشتر مبتنی بر مباحث روانشناسی می باشد، همان چیزی است که تحت عنوان جامعه پذیری (Socialization) در فرآیند درونی شدن عقاید، ارزش ها و هنجارها و یگانگی فرد با فرهنگ و جامعه از آن بحث می شود و به طور خلاصه در بحث از فرهنگ، اخلاق اجتماعی به عنوان ارزشها و قواعد رفتار در جامعه، موضوع بررسی قرار می گیرد. لذا این قواعد رفتار، مجموعه ای از عقاید، ارزشها و هنجارهایی هستند که نسبت به فرد، اموری بیرونی و مستقل تلقی می شوند و در جریان جامعه پذیری برای او درونی می شوند و به صورت جزئی از شخصیت او در می آیند و در نهایت رفتار فرد را در جامعه تعیین می کنند و به عنوان اخلاق اجتماعی محسوب می شوند.
2- فرهنگ عمومی و اخلاق اجتماعی جوانان
بر اساس تعریف فوق اخلاق اجتماعی جوانان، حوزه ای از فرهنگ عمومی یک جامعه را تشکیل می دهد که شامل عقاید، ارزشها و هنجارهای اجتماعی قشر جوان جامعه می گردد. فرهنگ عمومی خود عبارت است از مجموعه پاسخ هایی که هر جامعه برای مسائل گوناگونش پیدا می کند که مبتنی بر تجربه نسل های گذشته است و یا از طریق دستیابی به تواناییها و ذخیره های تازه، حاصل آمده است. در تعریفی ساده تر، فرهنگ عمومی عبارت است از اندیشه ها و معرفت مشترک یک جامعه که تحت تاثیر عناصر مختلفی نظیر جهان بینی، ارزشها، گرایشها، کنشها، نمادها، و تکنولوژی واقع می گردد
3- مکانیزمهای انتقال اخلاق اجتماعی
اخلاق اجتماعی به عنوان بخشی از فرهنگ عمومی از طریق سه مکانیزم: یادگیری، فرهنگ پذیری و جامعه پذیری انتقال می یابد. در نتیجه انتقال اخلاق اجتماعی و فرهنگ عمومی، الگوهای رفتاری که ممکن است ادراکی، احساسی و عملی(رفتاری) باشند، در ذهن افراد حک می شوند.
4- عوامل یا کارگزاران انتقال اخلاق اجتماعی
فرآیند انتقال اخلاق اجتماعی، در برگیرنده تاثیرات متفاوتی است که در طول زندگی بر فرد وارد می شود. مهمترین این تاثیرات عبارت است از تاثیر عوامل(کارگزاران) جامعه پذیری یعنی افراد، گروهها و نهادهای مهمی که وضعیت های ساختی را فراهم می سازند تا فرآیند جامعه پذیری در درون آنها رخ دهد. در جهان امروز چهار عامل جامعه پذیری از اهمیت بالایی برخوردارند و بطور مداوم و موثر بر کسی تاثیر می گذارند. این چهار عامل عبارتند از:خانواده، مدرسه،گروه همسالان و وسایل ارتباط جمعی.
5- دیدگاههای نظری درباره تاثیر وسایل ارتباط جمعی
بررسی مباحث نظری و آرای صاحبنظران ارتباطات نشان می دهد که اثرات وسایل ارتباط جمعی بسیار متعدد و متنوع می باشد بطوری که نقد و بررسی این اثرات پیچیده است و حوزه تاثیر آن نیز قلمرو بسیار گسترده دارد.
درباره نقش و تاثیر وسایل ارتباط جمعی بطور کلی سه دیدگاه نظری وجود دارد:
دیدگاه افراطی:
طبق نظرات طرفداران این دیدگاه، وسایل ارتباط جمعی دارای چنان قدرتی هستند که می توانند نسلی تازه برای اولین بار در تاریخ انسان پدید آورند. نسلی که با نسل های پیشین بسیار متفاوت است. طرفدارا این دیدگاه قدرت رادیو را با بمب اتمی مقایسه می کنند که از آنها میتوان در راه خیر یا شر با تاثیری شگرف سود برد«ژان کاز نو» در این باره می نویسد: این اندیشه در نظر مردم رواج یافتکه وسایل ارتباط جمعی قدرتی فوق تصور دارند و می توانند افکار فلسفی و سیاسی را منقلب نموده، شکل تازه ای به آن بخشند و به اختیار تمامی رفتارها را هدایت نماینداین عده بر ساز وکارهایی چون هدایت از راه دور(Telekinesis)، آدمک سازی(Robotism)، اثر بلع و بویژه تاثیر بازتابهای شرطی تاکید میکنند و معتقدند که درونی کردن(Internalization) هنجارها، موجبات آشتی انسان را با خواست جامع فراهم می آورد. در این صورت انسان ها خود به عنوان عاملی در راه حراست از مواریث، هنجارها و قوانین جامعه تجلی می کنند و وسایل ارتباط جمعی ابزاری سریع، قدرتمند و موثر در راه تامین این منظور هستند.
دیدگاه تفریطی:
طبق نظرات طرفداران این دیدگاه وسایل ارتباط جمعی تاثیر چندانی بر مخاطبین خود ندارند و دیگر«دوران سبع»(سلطه) وسایل ارتباطی و با آن دوران رواج عقاید تند و اسناد اثرات جادویی و خارق العاده به وسایل ارتباط جمعی پایان یافته است. این عده معتقدند که وسایل ارتباط جمعی علیرغم تکنولوژی برتری که از آن استفاده می کنند، با موانع بسیاری در راه اثر گذاری بر دیگران مواجهند.
دیدگاه بینابین؛
در مقابل این دو دیدگاه افراطی و تفریطی، دیدگاه سوم که بینابینی می باشد نظر بر این دارد که باید پذیرفت که وسایل ارتباط جمعی، ابزاری اجتماعی- فرهنگی به معنی عالی آن هستند و از این جهت اثرات چشمگیری برجای می گذارند، اما این آثار نه آنچنان است که هیچ محدودیتی را نشناسند(دیدگاه افراطی) یا آنکه چنان ناچیز است که هیچ اعتنایی را شایسته نباشد(دیدگاه تفریطی)، بلکه باید دید حدود تاثیر این وسایل چیست و در چه شرایطی این تاثیرات محدودیت می یابند و یا تقویت
می شوند به نظر می رسد این دیدگاه سوم واقع بینانه تر باشد. ضمن اینکه نتایج تحقیقات انجام شده نیز موید همین دیدگاه است.
6- تاثیر تلویزیون بر رفتارهای اجتماعی جوانان:
از آنجا که جوانان علاقه و توجه بیشتری به استفاده از رسانه های دیداری- شنیداری نظیر فیلم های سینمایی، تلویزیون و وسایل صوتی دارند، از میان وسایل ارتباط جمعی در این قسمت به بررسی نقش و تاثیر تلویزیون بر اخلاق و رفتار اجتماعی می پردازیم.
به قول «ویلبر شرام» جذابیت تلویزیون، خصوصیت اجتماعی بودن آن است. همچنین قابلیت نفوذ تلویزیون نسبت به سایر وسایل ارتباط جمعی، بسیار شدید است. به همین دلیل تلویزیون امروزه در بنیانهای خانوادگی ریشه دوانده و به شدت در چگونگی گذراندن زندگی روزمره مردم اثر گذاشته است. این نفوذ به حدی است که مردم اوقات فراغت، صرف شام و ناهار و یا استراحت روزانه خود را طبق برنامه های تدوین شده تلویزیون تنظیم می کنند.(قابل ذکر است بزرگسالان در انگلستان بطور متوسط روزانه 3 ساعت تلویزیون تماشا می کنند و کودکان دوره ابتدایی در حالی که فقط 980 ساعت در مدرسه حضور دارند 1340 ساعت از وقت خود را به تلویزیون اختصاص می دهند). (واحد نشریه پژوهش و سنجش،به عقیده برخی از صاحبنظران، تلویزیون به عنوان ابزاری تعیین کننده در واقعیت های اجتماعی تلقی می شود که در موضوعات مختلف و حتی بر حق دانستن و یا استمرار بخشیدن به پاره ای از هنجارهای رایج و تبدیل آنها به فرهنگ عمومی می تواند کارآمدترین وسیله باشد.
بسیاری بر این باورند که تلویزیون وسیله تفریحی بی ضرری است اما بسیاری از پژوهشگران اثرات منفی آن را انکار ناپذیر می دانند.
اگر بخواهیم کارکردها و آثار مثبت و منفی تلویزیون را بطور خلاصه بررسی نماییم، می توانیم از لابلای مطالعات انجام شده بطور فهرست وار به نکارت زیر اشاره کنیم:
اثرات و کارکردهای منفی تلویزیون
1- بازداشتن از کارهای تحصیلی و اختصاص وقت کودکان و نوجوانان به خود (میانگین 1340 ساعت در سال)
2- ارائه صحنه های خشونت آمیز و رواج خشونت
3- جریحه دار کردن عواطف کودکان
4- سوق دادن زودرس به طرف زندگی بزرگسالی
5- خلق نیازهای کاذب
6- رابطه با جرم و جنایت
7- برانگیختن حالت تهاجمی
8- محدود کردن قدرت ابتکار و خلاقیت
9- تسخیر ذهن کودکان
10- بیگانه ساختن کودکان و نوجوانان با مطالعه
11- بی تفاوت کردن کودکان و نوجوانان نسبت به دردها و رنجهای انسانی
12- رواج رفتارهای ضد اجتماعی از طریق مشاهده و یادگیری توسط کودکان
13- نادیده گرفتن قید و بندهای اجتماعی از طریق همانند سازی با شخصیت های نمایشهایی که در آنها شیوه های پرخاشگرانه و مهارتهای خلافکاری نشان داده می شود.
14- ایجاد درگیری ذهنی در کودکان به علت تماشای فیلم های ویژه سنین بالاتر
15- ایجاد ترس و کابوس های شبانه برای کودکان
16- کاهش مدت زمان خوابیدن کودکان
17- مسخ کودکان و فرو رفتن آنها در دنیای تخیلی و ایجاد فاصله با واقعیت ها
18- افزایش حالت انفعالی و بی تفاوتی
19- شستشوی مغزی
20- تهدید سلامتی جسمی، روانی و رفتاری کودکان
سایر اثرات منفی تلویزیون
اثر تلویزیون بر رفتارهای کودکان و نوجوانان زمانی به حداکثر می رسد که بر ارزشها و دیدگاههای (مورد نظر) در برنامه های پی در پی تاکید گردد
قابلیت های تلویزیون در تغییر نگرش و رفتار کودکان و نوجوانان و انتقال ارزشهای اخلاقی مثبت بسیار حائز اهمیت است.
در مجموع تماشای تلویزیون می تواند آثار و کارکردهای مثبت زیر را بدنبال داشته باشد:
1- تحریک حس کنجکاوی
2- افزایش دانش و اطلاعات
3- ایجاد امکان دستیابی به دانستنی ها
4- رفع نیازهای فراغتی
5- هدایت و جهت دهی به اعتقادات و ارزشها
6- دگرگونی و تغییر آگاهیها، نگرشها و رفتارها
7- اعطای قدرت تمایز گذاری بین گروههای اجتماعی
8- افزایش عزت نفس و احترام به خود
9- درک بهتر جهان و اعطای دیدگاه مثبت نسبت به سایر مردم جهان
10- ایجاد فرصت شناخت واقعیت ها
11- نفوذ و درک پیچ و خمهای زندگی
نتیجه یک تحقیق در ایران:
درباره نقش و تاثیر وسایل ارتباط جمعی با هدف بررسی تاثیر تلویزیونهای ماهواره ای بر فرد و جامعه تحقیقی تحت عنوان:«نظر بینندگان برنامه های ماهواره ای درباره تاثیر تماشای آن بر ابعاد مختلف فرد و جامعه»توسط «اعظم پنابادی» در سال 1373 انجام شده است، نتایج این تحقیق نشان می دهد که:
الف: مهمترین حوزه تاثیر برنامه های تلویزیون ماهواره ای در سطح فردی برای:
1- کودکان و نوجوانان: بدآموزی و تهدید سلامت جسمی، روانی و رفتاری آنان.
2- برای جوانان: بدآموزی و الگو پذیری فکری واخلاقی.
3- برای بزرگسالان: سرگرم شدن و پرکردن اوقات فراغتشان بوده است.
ب: مهمترین حوزه تاثیر برنامه های تلویزیون ماهواره ای درسطح جامعه عبارتست از:
1- بالابردن سطح اطلاعات و دانش مردم و آگاه کردن آنان نسبت به جهان،
2- ایجاد اختلاف و تعارض فرهنگی در جامعه،
3- رواج مصرف گرایی در جامعه نمونه
بنابراین برنامه های تلویزیون ماهواره ای نتایج مثبت و منفی در سطح فردی اجتماعی به دنبال داشته که مهمترین تاثیر آن در حوزه اخلاق اجتماعی و فرهنگ عمومی، رواج مصرف گرایی بوده است.
1- ناهماهنگی بین عوامل عمده انتقال اخلاق اجتماعی:
به عنوان یکی از مشکلات این موضوع میتوان گفت، چهار عامل انتقال ارزشها در برخی عرصه ها و حوزه ها با یکدیگر هماهنگ نیستند. یعنی خانواده درباره یک ارزش تاکید خاصی می ورزد در حالی که مدرسه به آن ارزش تاکید زیادی ندارد و گروههای همسالان آن ارزش خاص را ضد ارزش تلقی می کنند و در نهایت وسایل ارتباط جمعی نیز دیدگاه متفاوت دیگری درباره آن ارزش ارائه می دهندکه این ناهماهنگی، جوانان را دچار سر درگمی و بلاتکلیفی می کند و حتی در سنین پائین تر تکوین شخصیت آنها دچار اختلال می نماید.شکاف و فاصله بین اهداف و ابزارهای اجتماعی:
در حالتی که ساختار فرهنگی، اهداف فرهنگی یعنی مطلوبیتها و ارزشهایی که بایستی در جامعه تحقق یابند را به نحو بارز و شفاف تعریف کند، وسایل اجتماعی برای تحقق این هدفهای فرهنگی، موجود نباشد، از نظر جامعه شناسان افراد چنین جامعه ای دچار انحراف در رفتار می شوند و آسیبهای اجتماعی در جامعه راوج می یابند.
نتیجه گیری:
با مرور یافته های پژوهشی مربوط به تاثیر تلویزیون به عنوان یکی از وسایل ارتباط جمعی بر شکل گیری، تقویت و انتقال ارزشهای اخلاقی و ترویج آنها در فرهنگ عمومی می توان نتیجه گرفت که:
اولا: تلویزیون در زندگی اجتماعی ما، نقش ویژه ای برای خود پیدا کرده است و روزبروز بر اهمیت این وسیله در حیات فرهنگی افزوده می شود.
ثانیا: تلویزیون و سایر وسایل ارتباط جمعی در ماهیت ابزارهای مثبتی هستند اما آنچه مهم است نوع استفاده و کاربرد این وسایل است.
یعنی تلویزیون به عنوان یکی از موثرترین وسایل ارتباط جمعی از یک سو می تواند در تقویت هنجارهای مثبت، بالندگی افکار عمومی، ارتقای سطح فکری و فرهنگی جامعه و ترویج و تحکیم و تقویت حسنه اجتماعی و تبدیل آن به فرهنگ عمومی موثر افتد، و از سوی دیگر به ایستایی فرهنگی و انحطاط فکری جامعه دامن زند.
پیشنهاد:
بنابراین پیشنهاد ما این است که اگر خواهان تبدیل کردن اخلاق و ارزشهای اخلاقی به فرهنگ عمومی هستیم، نمی توانیم کارگزاران با عوامل عمده اجتماعی شدن و فرهنگ پذیری یعنی خانواده، مدرسه، گروه همسالان وسایل ارتباط جمعی را نادیده بگیریم.
لذا می توان با ایجاد هماهنگی و همراهی بین این چهار عامل عمده، محیطی گرم و صمیمی برای درونی کردن ارزشها و هنجارها فراهم کرد. همچنین نهادهای جامعه پذیری و از جمله وسایل ارتباط جمعی علاوه بر هماهنگی با یکدیگر، بایستی در جهت تقویت و تحکیم ارزشهای اخلاقی مثبت و تبدلی اخلاق حسنه اجتماعی به فرهنگ عمومی، سازماندهی شوند و در این راه برنامه ریزان این وسایل می توانند به نحو احسن در جهت غنای محتوای فرهنگی آنها اقدام موثر نمایند.
- ادامه مطلب
تاریخ: دوشنبه , 02 مرداد 1402 (14:44)
- گزارش تخلف مطلب