امروز جمعه 02 آذر 1403 http://bitcoin.cloob24.com
0

1-آگاهی دادن: یکی از علل مهم اضطراب شدیدکودکان، عدم آگاهی از ماهیت اضطراب است. اگر در سنی قرار دارند که می تواند «سیستم عصبی سمپاتیک» را درک کند، او را از آن آگاه کنید.

2- تقویت روحیه دینی: به طور معمول، کودکانی که دارای اعتقادات دینی و مذهبی قوی تری هستند، اضطراب کمتری دارند. استرس ها و فشارهای روحی در جوامع دینی، بسیار کمتر از جوامع غیر دینی است. این نتیجه ای است که امیل دورکیم (EMIL DURKEIM) در کتاب خودکشی بدان دست یافته است.

باید به کودک،یاد خدا را بیاموزیم (الا بذکرالله تطمئن القلوب) و برای او تبیین کنیم که یاد خدا، دل را آرام می کند. یونگ (Unge) ، روان شناس شهیر غربی معتقد است که اعتقاد به مذهب، جلو ی نگرانی ها را می گیرد. دلهره، زهر و پادزهر آن، اعتماد و اعتقاد به خدا است.

3- ارتباط گسترده فامیلی: ارتباط گسترده فامیلی، سبب ایجاد امنیت روحی – روانی می شود؛ زیرا کودک احساس می کند در تنگناهای زندگی، نزدیکانش به او کمک خواهند کرد و پشتیبان او خواهند بود. به طور معمول کسانی که با نزدیکان خود ارتباط بیشتری دارند، شاداب ترند.

تنهایی و غربت، انسان را از بین می برد؛پس بی علت نیست که امامان معصوم علیه السلام به مسأله «صله رحم» توجه بسیاری داشته اند.

یکی از مهم ترین عوامل کمرنگ شدن روابط خویشاوندی، تشریفات و تکلف هایی است که گریبان مردم را گرفته که با کاستن از آن ها می توان روابط را بیشتر کرد. ارتباط خویشاوندی لازم نیست دراز مدت باشد؛بلکه نفس ارتباط، گرچه گوتاه مدت، مهم است.

نکته مهم در ایجاد با نزدیکان، بدآموزی هایی است که پدید می آید؛ پس توصیه می کنم با نزدیکانی ارتباط داشته باشید که در دیانت آنان و سلامت روحی و معنوی فرزندانشان تردیدی ندارند.

4- تقویت جسم: به طور معمول، کودکانی که بدنی قوی و سالم دارند، در برابر عوامل اضطراب مقاوم ترند.

باید توجه داشت که گاهی دیگران (اولیای خانه، مدرسه، رسانه ها و....) سبب اضطراب کودک می شوند و گاهی عامل اضطراب، خود کودک است.

1-بی برنامگی: در روز جمعه یا یک روز تعطیل، کودک از صبح بازی کرده؛ تلویزیون دیده و به دیگر فعالیت های جنبی پرداخته و اکنون که روز به پایان رسیده است، تکالیف مدرسه مانده؛ برای امتحان روز بعد مطالعه نکرده؛به نظافت شخصی (استحمام، ناخن گرفتن، کوتاه کردن مو و...) نرسیده و وظایفی را که در منزل به عهده دارند (خرید نان، سبزی و...) انجام نداده است؛ بدین سبب دچار اضطراب می شود؛ زیرا باید در خانه و مدرسه پاسخگو باشد.

برای پیشگیری از چنین حالتی، والدین باید در فرصت های مناسب، با بیانی نرم و حساب شده، برنامه های او را به وی گوشزد کنند و اگر کودک با این موقعیت مواجه شد، در انجام کارهای عقب مانده به او کمک کنند تا این اضطراب از بین برود.

پیشنهاد می شود با کمک خود کودک، تمام کارهایی را که باید انجام شود، بر اساس اولویت فهرست کنید و کارهایی را که اگر آن روز انجام نشوند، اشکال چندانی ایجاد نمی کنند، در پایان فهرست قرار دهید و از فرزند خود بخواهید، از ساده ترین کارها آغاز کند. طبیعی است که با انجام یک کار، روحیه می گیرد؛ سردرگمی اش کمتر می شود و با انجام هرکار، از اضطراب او کاسته خواهد شد.

2- مسولیت پذیری: گاهی کودک با پذیرفتن مسولیت، زمینه اضطراب خود را فراهم می سازد. نگرانی او بدین جهت است که نمی داند موفق خواهد شد یا نه. در چنین حالتی، اولیای خانه و مدرسه می توانند با برخورد سنجیده، در تخفیف اضطراب او موثر باشند؛ بدین گونه که برایش تبیین کنند مسولیتش تمرینی است و انتظار توفیق کامل او را ندارد.

والدین می توانند با نقل خاطره های دوران کودکی خود و عدم کامیابی در مسولیت ها یا توفیق تدریجی آنان، در کاهش اضطراب کودک موثر باشند. گفتن جمله هایی از قبیل این که «مطمئن هستم در کارت موفق خواهی شد» اضطراب آور است.