اندیشه های پیر بوردیو
بهصورت کلاسیک جامعهشناسی و در معنای عامتر، علوم اجتماعی با مجموعهای از دوگانهها طبقهبندی شده است. دوگانههایی چون «خرد/کلان»، «عاملیت/ساختار»، «عینیت/ذهنیت»، «فرد/جامعه» و دیگر نمونهها، در واقع به مثابه مرزی عمل کردهاند که میان گروههای مختلف اندیشمندان اجتماعی تمایز ایجاد کردهاند.
این تمایزها گاهی چنان بالا میگیرد که به مجادلات اصلی یک علم بدل شده است. یکی از مهمترین این دوگانهها، دوگانه «عاملیت/ساختار» است که از مجادلات اصلی حوزههای محتلف علوم اجتماعی است. رویکردهایی که اصالت را به عامل میدهند غالبا رویکردی با نگاهی در سطح خرد نیز همراه هستند و در مقابل آنان که برای ساختار اصالت قاعلند نگرشی کلاننگر را ترجیح میدهند. برای نمونه، ساختارگرایان و کارکردگرایان با تمرکز بر نهادها و روابط میان اجرای ساختارهای اصولا فرد را نادیه میگیرند به سمت نوعی جبر ساختاری متمایل میشوند. از چهرههای شاخص این گروه میتوان به لوی اشترواس اشاره کرد. همچنین رویکردهای مارکسیستی در زمره این اندیشه قرار دارند. در مقابل و در بسیاری از موارد در اعتراض به چنین رویکردهای جبرانگارانهای، برخی دیگر بر آزادی انسان تاکید میکنند و به بررسی چگونگی شکلگیری واقعیتهای اجتماعی از خلال فعالیتهای روزمره علاقه نشان میدهند. پدیدارشناسی و روششناسیمردمی از نمونههای جالب توجه گروه دوم هستند. اما در چند دهه اخیر، یکی از جریانهای اصلی در جامعهشناسی و علوم اجتماعی، تفکری است که مقصود اصلیش، گذر از این دوگانهها و محدودیتهای حاصل از پذیرش وجودی آنها است. اندیشمندانی چون آنتونی گیدنز، یپر بوردیوو... هر یک به نوعی، سعی در ترکیب این رویکرهای به ظاهر متضاد داشتهاند. این دست از تلاشهای تاخر در علوم اجتماعی به رویکردهای تلفیقی شهرت یافتهاند. در میان این گروه از اندیشمندان، بوردیو از چهرههای پر طرفدار محسوب میشود.
- لینک منبع
تاریخ: شنبه , 07 مرداد 1402 (04:44)
- گزارش تخلف مطلب