آموزش و پرورش و ضرورت بهسازی نظام آموزشی
با نگاهی به فلسفهی آموزش و پرورش روشن می گردد که هدف از آموزش و تربیت رشد کامل شخصیت انسانی است. آموزش و پرورش به جای پرداختن به یک موضوع، سعی دارد زندگی افراد را با توجه به آموزشهای لازم و متناسب با نیازها مورد توجه و تحول قرار دهد. ضرورت اجرای برنامههای آموزشی و تربیتی و پس از آن توانمندی فرد در یک پروسهی زمانی با تمرین شیوههای صحیح زندگی که یکی از اهداف نظام آموزشی است حاصل می شود. از این نگاه آموزش و پرورش به منزلهی پرورش دهندهی نیروی انسانی مورد نیاز هر جامعهای به شمار می رود. در عصر حاضر نقش تأثیرگذار آموزش و پرورش بسیار پر رنگ و کاملاً محسوس است. دگرگونیهایی که در رهآورد تعلیم و تربیت ایجاد شده است بنا به مقتضیات زمان و نیازهایی است که جامعه در اعصار مختلف بدان نیازمند است. کسانی که در جهت توسعه و ضرورت بهسازی جامعه می اندیشند، گام اول را از آموزش و پرورش آغاز می نمایند زیرا اصل تعلیم و تربیت متناسب با نیازهای اجتماع شکل گرفته و در مسیری هماهنگ با یک برنامههای آموزشی مدون به پیش می رود تا بتواند پاسخگوی به روز اجتماع باشد.
عصر کنونی که آن را عصر ارتباطات و فناوری اطلاعات می نامند، نوع فعالیت در مقولهی تعلیم و تربیت نیز متناسب با آن تغییر کرده است. از یک طرف مدرسه سعی داردبا بکارگیری شیوههای نو بالندگی، رشد و شکوفایی دانشآموزان(آینده سازان فردا) را با هدایت برنامههای طراحی شده تضمین کند و در این راه به طرق مختلف ایفای نقش می نماید و از طرف دیگر با ارتباط دو سویه و منطقی بین معلم و دانشآموز ذهن دانشآموز را خلاق و فعال نموده تا دانشآموز شنونده محض نباشد و بدین گونه بر خلاقیتها و مشارکت آموزشی او افزوده شده تا مجهولات که در نظر دارد از این طریق به معلوم تبدیل گردد.
ضرورت بازنگری در آموزههای آموزشی برای جهت دهی به خلاقیتهای نو جهت ورود به یک جریان یادگیری و یاد دهی صحیح، موجب تغییر در بعضی از روشهای ناکارامد و کهنه در نگاههای آموزشی است. امروزه نظام آموزشی با تحولات شگرف جهانی مواجه است و برای نیازهای فردا می بایست بستر مناسب را برای ورود به یک تحول ساختاری در آموزش و پرورش آماده نماید.
اصلاح ساختار کیفی آموزش و پرورش چیزی نیست که در یک اقدام ضربالاجل بتوان آن را انجام داد بلکه یک پروسهی زمانی است که بنا به تقاضای جامعه هماهنگی قطعی دارد. از یک طرف برنامههای منسجم برای زدون غبار جهالت و پیکار با موانعی که بر سر راه کسانی که آمادهی یادگیری هستند باید آماده گردد. این موضوع می تواند از طریق کمک به خانوادهها، ایجاد و توسعهی امکانات آموزشی در مناطق مختلف و محروم کشور، توسعه آموزش رایگان و تشویق و ارتقاء سطح فرهنگی جامعه صورت گیرد. از طرف دیگر تغییر محتوای دروس با توجه به نیازهایی که در هر زمان احساس می گردد، فرایند توسعه کیفی فعالیتهای آموزشی و پرورشی را تقویت می نماید. بکارگیری روشهای کارآمد آموزشی جهانی که مورد تأیید همهی فعالان تعلیم و تربیت است به عنوان یک گزینهی بی بدیل در روشهای نظام آموزشی مورد استفاده قرار خواهد گرفت تا بتواند با توجه به زمان ضرورتها را پاسخ دهد. امروزه آزمونها و خطاهایی که در نظام تعلیم و تربیت یا تغییر مکررمحتوای کتب درسی بدون هیچ بررسی کارشناسانه انجام می گیرد، مردود شناخته می شود. هر چند نیاز زمان اقتضاء می کند که کتابهای آموزشی نیز متناسب با آن و با یک نیازسنجی و قوهی منطقی و کارشناسی تغییر کند. چنانچه این موارد توجه نشود چه بسا آسیبهای جدی به بدنهی نظام آموزشی و پرورشی وارد آمده و ساختار آموزشی یک جامعه با تصمیمات غیر اصولی به تدریج فلج شود.
آموزش و پرورش می بایست با طراحی و تدوین راهبردهای صحیح مبتنی بر منطق و دوراندیشی با نیازهای نسل حاضر هماهنگ و همراه شده و با اتخاذ تدابیری کارشناسانه، ضمن رفع اضطراب و نگرانیهای حوزهی تعلیم و تربیت، بستر فعال هدایت برنامههای آموزشی را در عرصههای دینی، فرهنگی، اجتماعی و... آماده نماید.
برخی از مسایلی که حوزه آموزش و پرورش به معنای عام باید بدان توجه نماید، می توان به موارد ذیل اشاره کرد:
1) توزیع امکانات آموزشی برابر(توجه به اصل عدالت آموزشی مبتنی بر نیازها)
2) کمک به آموزش رایگان در سطوح مختلف خصوصاً در مناطق محروم جامعه
3) بستر سازی مناسب آموزشی و تربیتی با دور اندیشی مبتنی بر نیازها
4) جذب و تربیت نیروی انسانی کارآمد در عرصهی تعلیم و تربیت(به نظر می رسد که احیای مراکز تربیت معلم می تواند گامی جدی و موثر برای حصول اهداف تعلیم و تربیت متناسب با نیازهای کنونی به شمار رود)
5) پرهیز از تصمیمات غیر کارشناسی در حوزهی تصمیم گیری، برنامه ریزی و اجرا
6) ساماندهی نیروهای فکری در عرصهی تعلیم و تربیت برای پیشبرد مقاصد آموزش و پرورش
7) پرهیز از روشهای سختگیرانه و افراطی در حوزهی آموزشی و تربیتی (کارشناسان تعلیم و تربیت افراط و تفریط را از آسیبهای جدی و غیر قابل جبران در حوزهی تعلیم و تربیت می دانند)
8) هدایت روشهای مناسب در جهت ارتقاء فرهنگ جامعه خصوصاً در سطح مدارس(بین دانشآموزان) به منظور ایجاد خود باوری و رشد و اقناع درونی نوجوانان و جوانان
9) تحول و بازنگری در محتوای برخی دروس آموزشی و تربیتی با توجه به نیازهای جهانی
10) تحول ساختاری و مدیریتی در آموزش و پرورش با این نگاه که اگر مدیریت توانمند با راهبرهای گلاننگر در آموزش و پرورش شکل گیرد سبب تغییر در حوزههای مورد نیاز کنونی آموزشی و تربیتی شده و توسعه کیفی را در پی خواهد داشت.
از این منظر آموزش و پرورش می بایست برای اجرای برنامههای آموزشی و پرورشی برای حصول اهداف عالیهی نظام آموزشی مبتنی بر کیفت و نتایج تأثیر گذار در عرصهی تعلیم و تربیت، نیروی انسانی مجرب را با هدایت مراکز آموزشی در مقاطع مختلف مهیا سازد. تربیت نیروهای مجرب سبب خواهد شد شیوههای آموزشی و تربیتی طراحی شده به نحو شایسته در جریان آموزش قرار گرفته واهداف پیشبینی شده را تضمین نمایند.
علی حیدری کارشناس معاونت پژوهشی وآموزشی
منبع: پژوهه دین
- لینک منبع
تاریخ: دوشنبه , 02 مرداد 1402 (18:29)
- گزارش تخلف مطلب