رفتار اخلاقی و رهبری اخلاقی
رفتار اخلاقی رفتاری است که از نظر اخلاقی بهعنوان «خوب» و «درست» در مقابل «بد» یا «نادرست» در یک موقعیت معین پذیرفته میشود. اخلاق رمز ارزش ها و اصول اخلاقی است که رفتار فردی یا گروهی را با توجه به درست یا غلط بودن هدایت می کند. رفتار اخلاقی هم از نظر قانونی و هم اخلاقی برای جامعه بزرگتر قابل قبول است. با این حال، معضلات اخلاقی در موقعیتهای نامشخصی وجود دارند که در آن منافع، ارزشها، باورهای مختلف مربوط به ذینفعان متعدد در تضاد هستند.
به طور محدود، در یک زمینه سازمانی، اخلاق را می توان به عنوان یک گفتگوی صریح در مورد آن ارزش ها و موضوعاتی که برای ذینفعان و کسب و کار مهم است، نگریست. به نوعی، کشف و تأیید مجدد و ارزیابی مستمر ارزش ها و اصول خود است. رفتار اخلاقی در زمینه سازمانی اغلب بر اساس استانداردهای اخلاقی رهبران ارشد (مدیرعامل) و فرهنگی که آنها به طور اساسی در آن مشارکت دارند، توصیف شده است.
رهبری را هنر متقاعد کردن پیروان به انجام کارها، فعالیت هایی که رهبر به عنوان اهداف تعیین می کند، تعریف می کنیم. بنابراین نقش رهبران در فرآیند هدایت رفتار فرد به سمت هدف مورد نظر است. رهبران بسته به سبک رهبری فردی که از ویژگی های شخصیتی ناشی می شود، متفاوت هستند. برخی از رهبران، به ویژه کاریزماتیک و تحول گرا، دارای قدرت شخصی هستند که از طریق آن کارکنان را درگیر می کنند، در حالی که برخی دیگر از قدرت مشروع و موقعیتی استفاده می کنند. رهبران با ارزشها، نگرشها، باورها، رفتار، عادات و عملکردهای متفاوتی مشخص میشوند و این امر تا حدی به فرهنگ سازمانی، حرفهای یا نهادی وابسته است.
رهبری به معنای رابطه بین رهبر و پیروانش در چارچوب موقعیتی و سازمانی است. با توجه به بینش ها و تحقیقات روست، رهبری به عنوان یک رابطه پرقدرت و ارزشی بین رهبران و پیروان / مؤسساتی که قصد تغییرات واقعی را دارند که اهداف و اهداف متقابل آنها را منعکس می کند، تعریف می شود. رهبری در چارچوب اخلاق سازمانی هنجاری با توجه به اینکه افراد چگونه باید یا باید در یک سازمان رفتار کنند تعریف می شود. این شامل حدس و گمان هایی در مورد معیارهایی است که تصمیمات اخلاقی و ویژگی های شخصیتی را تعریف می کنند. رهبری اخلاقی در ارائه جهتی که سازمان را قادر می سازد ماموریت و چشم انداز خود را انجام دهد و به اهداف اعلام شده دست یابد، حیاتی و حیاتی است. رهبری اخلاقی به عنوان یک عامل کلیدی در مدیریت شهرت سازمان در محیط بیرونی و در مقایسه با رقبا در نظر گرفته می شود. سلامت اخلاقی یک سازمان به استانداردها و مثال مدیر اجرایی بستگی دارد.
به گفته هیت، رهبری ارشد دو مسئولیت کلیدی دارد:
1) اطمینان از اتخاذ تصمیمات اخلاقی.
2) ایجاد یک جو سازمانی که در آن رفتار پیروان اخلاقی پرورش می یابد.
رهبری اخلاقی ساختاری است که مبهم به نظر می رسد و عناصر متنوعی را در بر می گیرد. به جای درک رهبری اخلاقی به عنوان جلوگیری از انجام کارهای اشتباه، نویسندگان پیشنهاد می کنند که ما باید آن را به عنوان توانمندسازی افراد برای انجام کار درست در نظر بگیریم. یک رهبر اخلاقی فردی است که به اصول رفتاری که برای او حیاتی است پایبند باشد. برای اینکه یک رهبر اخلاقی باشد، باید به استانداردهای جهانی تری از رفتار اخلاقی پایبند بود.
اعتقاد بر این است که رهبری اخلاقی فرآیندی است از تحقیق - پرسیدن سؤالاتی در مورد اینکه چه چیزی درست است و چه چیزی نادرست است - و یک شیوه رفتار - الگوسازی برای پیروان و دیگران در مورد درستی یا نادرستی اقدامات خاص.
رهبری اخلاقی را می توان از منظر قدرت شفابخش و انرژی بخش عشق نگریست، با تشخیص اینکه رهبری یک رابطه متقابل با پیروان است. مأموریت رهبر خدمت و حمایت است و اشتیاق او برای رهبری از شفقت ناشی می شود. این که رهبری اخلاقی شروع به جلب توجه می کند، حتی در تلاش برای خلاصه کردن رهبری اخلاقی به عشق نشان داده شده است.
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 10 مرداد 1402 (12:29)
- گزارش تخلف مطلب