رویکرد مدیریت دولتی تطبیقی
مقدمه
مدیریت دولتی تطبیقی به عنوان شاخه ای از مدیریت دولتی بر تحلیل تطبیقی ساختارها، عملکردها، فرآیندها و نهادهای اداری تمرکز دارد و به عنوان ماهیتی میان رشته ای از نظر مفهومی و روش شناختی از سایر علوم بهره می برد، که از هر دو روش تحقیق کمی و کیفی برای تجزیه و تحلیل نظریه های فعلی یا ساختن نظریه های جدید و انجام تحلیل های عمیق بر روی داده ها استفاده می کند. همچنین هدف آن یافتن الگوها و اصول جدید اداری است تا بتواند بینش های اصیل و ایده ها و دانش جدید را برای ارتقای سطح فعلی شیوه های اداری مطرح کند. پس از دهه 1960 همراه با ظهور گرایش های جدید در مدیریت دولتی با تاثیر بسیاری از مکاتب از جمله مدیریت گرایی، انگیزه اساسی و گامی در تسریع تحقیقات مدیریت تطبیقی بود. تاثیر گروه مدیریت تطبیقی (CAG) که توسط بنیاد فورد حمایت می شد را نمی توان نادیده گرفت. هدف اولیه گروه مدیریت تطبیقی تدوین یک نظریه تطبیقی جهانی در مدیریت دولتی بود و با دریافت بودجه اولیه از بنیاد فورد، بسیاری از کارهای میدانی، برنامه های تحقیقاتی، سمینارها و پروژه های تحقیقاتی تجربی را پیاده سازی کرد. مطالعه علمی مدیریت دولتی تطبیقی مانند همه علوم مستلزم یافتن پاسخ برای سوالات بزرگ این حوزه با استفاده از مناسب ترین رویکرد و روش شناسی است تا بتوان بر چالش های احتمالی غلبه کند؛ که ممکن است این موضوع بر عینیت یا تاییدپذیری، پایایی یا سازگاری و روایی تاثیر مثبت یا منفی بگذارد.مدیریت دولتی کنونی در زمان های مختلف رویکردهای متفاوتی دارد و با چالش های مختلفی مواجه است که نیازمند مفاهیم و روش های جدیدی است که باید به تاثیر گسترده جهانی گرایی در این زمینه پی برد. مدیریت دولتی تطبیقی درها را برای تعدیل موثر و گذار از دیدگاه های سنتی و قوم گرا به حوزه وسیع تری باز می کند که دانش و فرهنگ های مختلف را ادغام می کند. یکی از مهم ترین عوامل محدودکننده استفاده کارآمد از مطالعه تطبیقی این واقعیت است که تجربه اداری نهادهای مختلف در سطوح فراملی، منطقه ای و محلی مبتنی بر قضاوت ارزش ها و سوگیری فرهنگی است. از طرفی تمرکز بر تئوری سازی و قابلیت عمومی سازی یافته ها باعث نادیده گرفتن موقعیت های منحصربه فرد در کشورهای مختلف می شود. پیوند یک نهاد اداری جدید با نهاد اداری فعلی تنها در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که متناسب با پیشینه تاریخی و اجتماعی کشوری که قرار است در آن اجرا شود، اصلاح شود. تحقیقات مدیریت تطبیقی می تواند اطلاعات کشورها را از ساختار اداری کشورهای دیگر بهبود بخشد و از ساختارهایی را که می تواند با کشورشان تطابق بیشتری داشته باشد، استفاده کنند. البته هیچ کارآیی و اثربخشی مطلقی برای یک ساختار اداری وجود ندارد. بنابراین، تنها در صورتی می توان درباره اثربخشی یا مقبولیت نظام های دولتی حاکم بر جوامع قضاوت کرد که بتوان آنها را با هم تطبیق داد.
اهمیت مدیریت دولتی تطبیقی
مدیریت تطبیقی مطالعه و تجزیه و تحلیل چگونگی تفاوت رویکردهای مدیریت در محیط های مختلف مانند قاره ها و کشورها است. مطالعه و تحلیل تطبیقی در یک بعد بر تفاوت های سبک های مدیریت بر اساس موقعیت های جغرافیایی تمرکز دارد. برای درک اهمیت مطالعه مدیریت دولتی تطبیقی عوامل بسیاری را می توان نام برد، که مهم ترین آنها عبارتند از:
1) درک شرایط محلی: برخی از نیروهای کار برای انجام وظایف بین المللی به خارج از کشور می روند، در حین برقراری ارتباط با کارمندان خارجی با مشکلات زیادی روبرو می شوند و انگیزه ندارند. برای درک بهتر شرایط بومی توسط مدیران تا به راحتی به اهداف فردی و سازمانی خود دست یابند، مطالعه مدیریت دولتی تطبیقی ضروری است.
2) دانش مدیران خارجی: به شناخت بهتر مدیران در کشورهای خارجی و مشاغل مرتبط با تجارت و همکاری با آنها در انجام وظایفشان کمک می کند.
3) مشاهده فرهنگ بین کشوری: مطالعه مدیریت دولتی تطبیقی به شناخت فرهنگ متفاوت سازمان های مختلف کشورهای مختلف و آگاهی از مشکلات مشابه و نحوه حل آنها با تکنیک های نوآورانه کمک می کند، که منجر به بهبود مدیریت در سطوح گوناگون می شود.
4) رفع تفاوت ها: مطالعه مدیریت دولتی تطبیقی به شناخت تفاوت های موجود در تجارت فرامرزی کمک می کند و همچنین به یافتن راه حل هایی در مورد نحوه رفتار در موقعیت های مختلف و نحوه حل آنها کمک می کند.
5) ایجاد روابط سالم: مدیریت دولتی تطبیقی همچنین به آگاهی مدیران از تعارضات بین سازمان های سایر کشورها و دولت های محلی کمک می کند و همچنین به مدیریت تعارضات و سالم تر کردن روابط بین کشورها و سازمان ها کمک می کند.
6) بررسی تفاوت های سبک رهبری: با مطالعه مدیریت دولتی تطبیقی، مدیریت از تفاوت های سبک رهبری سازمان های مختلف مانند فرآیند انجام عملیات، تعامل با انسان، تفاوت در نظام اجتماعی، تصمیم گیری، استراتژی های بهره وری و سبک های مدیریتی که در حال اجرا هستند، آگاه شده و به رفع این تفاوت ها کمک می کند.
7) تدوین سیاست های سرمایه گذاری مستقیم خارجی: سرمایه گذاری مستقیم خارجی بخش مهمی از تجارت بین المللی است. مدیریت دولتی تطبیقی به شناخت نیازهای مالی سازمان های کشورهای مختلف و در نتیجه تدوین سیاست های سرمایه گذاری مستقیم خارجی در آن کمک می کند.
8) محدودیت های محیطی: مدیریت تطبیقی به شناسایی، توصیف، توضیح و پیش بینی تاثیر عوامل محیطی مانند عوامل خرد و کلان بر وضعیت بین المللی مربوطه کمک می کند.
عوامل اثر گذار بر مدیریت دولتی تطبیقی
در دسته بندی عوامل در حوزه ی مدیریت تطبیقی به پنج دسته اصلی که شامل عوامل سیاسی، حقوقی، مدیریتی، شغلی و فرهنگی است، اشاره می شود. در بعد سیاسی به بررسی اقداماتی که دولت در محیط سیاسی خود انجام می دهد و همچنین انجام کارهایی که نمی توان آن ها را به صورت فردی یا جمعی به خوبی انجام داد، پرداخته می شود. پایه های مدیریت دولتی مبتنی بر قانون و مقید به احکام قانونی است لذا بعد حقوقی به بررسی مدیریت عمومی قانون در قالب قانون اساسی، قوانین و مقررات، آیین نامه ها و غیره است، اشاره دارد. بعد مدیریتی بحث در مورد ماهیت اجرایی مدیریت دولتی را مطرح می کند،که اراده عمومی توسط افرادی که مسئول اداره بوروکراسی هستند چگونه فرآیندها و کاربردهای قانون گذاری و سیاست گذاری، ساختارهای محلی و عملکردهای مدیریت دولتی در یک کشور اجرا شود. در بعد شغلی، پیوند بین مدیریت دولتی و سایر رشته های شغلی مانند اقتصاد، پزشکی، مهندسی و رفاه اجتماعی بررسی می شود. در بعد فرهنگی با استفاده از ابعاد فرهنگی، انعکاس آثار ملی در سازمان ها و روابط اجتماعی در یک کشور پرداخته خواهد شد.
دامنه مدیریت دولتی تطبیقی
دامنه مدیریت دولتی بسیار گسترده است که در آن حوزه مدیریت تطبیقی شامل عواملی همچون:
1) تمرکز اختیار: تمرکز اختیارات عامل اصلی بروز تفاوت فرهنگ در کسب و کار است زیرا میزان تمرکز اختیار برای تصمیم گیری های لازم در مورد کسب و کار با مدیران ارشد و مخالفت با بحث با اقتدار نزولی در سلسله مراتب سازمانی است.
2) درجه تحمل ریسک: فرهنگ های مختلف دارای سطوح مختلفی از عدم قطعیت ها و ریسک ها هستند که توسط مدیران سازمان قابل مدیریت است.
3) سیستم پاداش: سازمان های مختلف سیستم پاداش دهی متفاوتی دارند. برخی از سازمان ها ترجیح می دهند با اندازه گیری عملکرد فردی در کسب و کار به کارکنان انگیزه دهند در حالی که برخی از سازمان ها ترجیح می دهند به عنوان پاداش به یک گروه جمعی بر اساس عملکرد گروه انگیزه بدهند.
4) سطح رسمیت: هر سازمانی دارای سطوح متفاوتی از رویه های مدیریت رسمی است که بر آن تکیه می کند و تفاوت آنها باعث تفاوت در نتایج سازمان ها می شود، بنابراین مطالعه مدیریت تطبیقی ضروری است.
5) وفاداری نسبت به سازمان: در برخی سازمان ها، سطح وفاداری به کل سازمان در مقایسه با سازمان دیگر که وفاداری کارکنان به گروه خاص یا کارفرمای خاصی متمایل است، بالاست. بنابراین قطعا اختلافات رخ خواهد داد.
6) سطح همکاری: سطح همکاری بین مدیران و کارکنان سازمان ها نیز از سازمانی به سازمان دیگر یا از کشوری به کشور دیگر متفاوت است که رقابت بین کارکنان را برای دستیابی به اهداف شرکت تشویق می کند.
رویکردهای مدیریت دولتی تطبیقی
مدیریت تطبیقی با شناسایی سیستم، شناسایی، طبقه بندی و سنجش شباهت ها و تفاوت های بین ساختارهای مدیریتی، سیاست های سازمان های مختلف و بین کشورهای مختلف سروکار دارد و حوزه ای است که به ارزیابی شباهت ها و دلایل تفاوت ها می پردازد. برای این کار یک چارچوب نظری شکل می گیرد که در آن ابزارها و روش هایی برای شناسایی، طبقه بندی، اندازه گیری و تفسیر شباهت ها و تفاوت های عملیات سازمان های مختلف کشورهای مختلف مورد بحث قرار می گیرد.
1- رویکرد اجتماعی-اقتصادی: کارایی مدیران نتیجه عوامل، منابع مالی و اختیارات سازمانی است و نقش مهمی در کسب رشد روزافزون و توسعه صنعتی دارد. این رویکرد تنها به بررسی عوامل کلان می پردازد و عوامل خرد مانند رفتار مدیریتی در این رویکرد نادیده گرفته می شود. رویکرد اجتماعی-اقتصادی به این دلیل مورد انتقاد قرار می گیرد که برای هدف تطبیقی تنها بر برخی از عناصر مانند اندازه بازار، فناوری، مراحل، رشد اقتصاد، ساختار اجتماعی و غیره تمرکز دارد.
2- رویکرد محیطی: این رویکرد افزوده ای به رویکرد اجتماعی-اقتصادی است. این رویکرد به سهم مدیران در توسعه اقتصاد مربوط می شود. از نظر محققین توسعه اقتصادی نتیجه کارایی سازمان ها از نظر اقتصادی است که اثربخشی مدیران سازمان را تعیین می کند. این نظریه بر مشکلاتی که مدیران در شرایط اقتصادی خود با آن مواجه هستند، به دلیل عوامل کلان محیطی مانند فناوری، سیاست، فناوری و غیره تمرکز دارد.
3- رویکرد رفتاری: این رویکرد الگوی رفتاری افراد و گروه ها را در سازمان تعیین می کند. این رویکرد اساسا بر عناصری مانند نگرش، باور و برداشت مدیران از مفاهیم و خط مشی های مدیریت متمرکز است. باورها، نگرش ها و ارزش های یک فرد یا یک گروه، عناصری است که از فرهنگ می باشد. می توان با ایجاد پیوند بین این مفاهیم و شیوه های مدیریت آن را بهبود بخشید تا تاثیرات بد این متغیرهای فرهنگی کاهش یابد.
4- رویکرد تجربی: این رویکرد برای به دست آوردن نتایج نیازی به ساخت مدل یا آزمون فرضیه ندارد، زیرا بر اساس این رویکرد، در مطالعات فاقد قابلیت مقایسه هستند. نقش اصلی این رویکرد این است که داده های جمع آوری شده که ماهیت تجربی دارند، تا به امروز توسعه می یابند. در این رویکرد موانع مربوط به زبان برای تعریف مدیریت تطبیقی به عنوان مجموعه مفاهیم و عدم تمایل محققین به درک یکدیگر وجود دارد.
5- رویکرد سیستمی: این رویکرد معتقد است که نتایج به دست آمده، چه اقتصادی چه غیراقتصادی بخشی از جو سازمان است که توسط کارکنان آن به رسمیت شناخته شده است. در اینجا جو سازمان به معنای جوی است که با اندازه، استراتژی های سازمان مرتبط است که ممکن است، ماهیت روانی داشته باشد. اگرچه این رویکرد نقش مهمی در مدیریت تطبیقی دارد، اما فاقد کار تجربی انجام شده توسط محققین است.
بحث و نتیجه گیری
توسعه آتی مدیریت دولتی تطبیقی می تواند بسیار مهم باشد. ظهور چشم انداز جهانی آن در کنار مدیریت و بوروکراسی در سال های آتی پیامدهای قابل توجهی از نظر تئوری و عمل به ویژه تئوری اداری مدیریت دولتی خواهد داشت. تفکر جهانی به محققان مدیریت دولتی این امکان را می د هد که این رشته را بهتر از گذشته درک کنند. این امر بر نیاز به ادغام درک جدید در تئوری و عمل مدیریت دولتی تاکید می کند.تحقیقات مدیریت دولتی تطبیقی به لطف روندها و تحولات نوظهور مزایای بسیاری را ارائه می دهد که اهمیت آن را در توسعه کشورها و سازمان ها در آینده حفظ کرده و یا حتی افزایش می دهد. با این حال تحقیقات تطبیقی اغلب با دستاوردهای ضعیف به دلیل نداشتن هویت روشن به عنوان یک رشته دانشگاهی و استفاده نکردن از روش های جامع برای ایجاد نظریه های بزرگ در مدیریت تطبیقی سرزنش می شوند. برخی از تهدیدها و چالش های عمومی بسیار رایج در تحقیقات تطبیقی عبارتند از: مشکل معادل سازی و محدودیت داده ها، تفاوت فرهنگی حوزه های تطبیق، عدم شباهت ساختارها. برای اینکه بتوان به دستاوردهای جدید با فناوری ها و فرصت های جدید پاسخ داد تحقیقات مدیریت دولتی تطبیقی آینده باید مواردی را مدنظر قرار دهند؛ که می توان به مواردی اشاره کرد: (الف) نیاز به استفاده از تلاش های مشارکتی سیستماتیک و بین رشته ای، (ب) نیاز به ترکیب مدل ها، الگوهای بومی و کاربردهای آنها، (ج) نیاز به بهره مندی از ارزش های فرهنگی و زمینه ای، (د) نیاز به ایجاد تعادل بین دغدغه های مفهومی و عملی این حوزه، (ه) نیاز به توسعه تحلیل ها و مدل های دامنه متوسط، (و) نیاز به استفاده از چند تجزیه و تحلیل موردی و روش های ترکیبی، (ز) نیاز به ایجاد مجموعه داده های بزرگتر و بهتر برای تطبیق جامع. می توان دریافت که روندها و چالش های جدیدی تحت نظام نوین جهانی برای حوزه کلیدی مدیریت دولتی تطبیقی به طور کلی و توسعه مدیریت در آینده، مدیریت دولتی هم جهانی و هم تطبیقی خواهد بود و مدیریت توسعه جزء لاینفک این مدیریت دولتی جهانی خواهد بود، زیرا همه کشورها در سطوح مختلف در حال توسعه هستند. نیاز مبرم به انجام مطالعات بیشتر در مورد مدیریت دولتی تطبیقی است تا بتوان به نقطه ای از اصول جهانی مدیریت دولتی دست یافت که به دانشمندان و دست اندرکاران کمک می کند تا با چالش های پیش رو کنار بیایند. این امر نه تنها دستیابی به داده ها را ممکن می سازد، بلکه امکان تجزیه و تحلیل جامع کمی،کیفی و ترکیبی را نیز فراهم می کند. هزاره جدید با روش شناسی های جدید بهبود یافته و عصر جدیدی از روش های تحقیق در همه علوم و همچنین تحقیقات مدیریت دولتی تطبیقی را آغاز خواهد کرد. به طور کلی پژوهش تطبیقی در مدیریت دولتی به معنای تطبیق الگوهای سیاسی و فرآیندهای اداری در کشورهای مختلف توسط یک تحقیق میان ملی است اما دامنه و رویکرد در تحقیق تطبیقی به علاقه، تجربه، رویکرد، توانمندی و انتخاب محققین بستگی دارد.
- لینک منبع
تاریخ: سه شنبه , 10 مرداد 1402 (04:14)
- گزارش تخلف مطلب